امروز :جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ساعت : ۱۴:۵۳:۱۰

پایگاه خبری تحلیلی راه ملت
اولین و تنها رسانه کاملا دانشجویی استان کهگیلویه وبویراحمد

اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل

اعضای بدن ورزشکار نوجوان کهگیلویه وبویر احمدی اهدا شد

امروز چهارمین روزی است که بدن «محسن کارگر» در خاک آرمیده، اما مرگ پایان حیات این کونگ‌فوکار ١۵ساله‌ نبود، چراکه اعضای بدنش به پنج بیمار نیازمند سلامتی اهدا شد.

راه ملت: محسن یکی از قربانیان حادثه رانندگی‌ای است که علاوه بر او سه ورزشکار- کونگ‌فوکار- دیگر را به کام مرگ فرستاد، اما او تنها کسی بود که امکان اهدای اعضای بدنش فراهم شد. محمدمهدی ۴٧ساله پدر این نوجوان که پس از مشورت با همسرش اجازه اهدای عضو فرزندش را داد با لهجه شیرازی و صدایی بغض‌آلود از فقدان پسرش و آخرین مکالمه‌شان یک‌ساعت قبل از تصادف مرگ‌بار می‌گوید و از تونلی که تابه‌حال قربانیان زیادی گرفته است. گفت‌وگو با این پدر داغدار را بخوانید.

تصادف مرگ‌بار چطور اتفاق افتاد؟

به خاطر مادرم اسم پسر کوچکم را در شناسنامه محسن گذاشتیم، اما در خانه او را متین صدا می‌کردیم. او همراه تیم ٩ تا ١۵ سال کونگ‌فو برای شرکت در مسابقات کشوری رفته بود و در راه بازگشت در تونل شماره پنج «پاتاوه»، خودروی مربی آنها که راننده هم بود و آنها را برای مسابقات برده بود با اتوبوس تصادف کرد. وقتی برای کروکی به این تونل که در ۶٠ کیلومتری شهر یاسوج است رفتیم به ما گفتند این قسمت مسیر تابه‌حال ١٢ تصادف مرگ‌بار داشته و بیش از ٢٠ نفر را به کام مرگ برده است. مأموران راهنمایی و رانندگی گفتند نامه‌نگاری‌های زیادی با اداره راه برای اصلاح تونل و پیچ انجام داده‌اند، اما هنوز اقدامی نشده است و آخرین قربانیان این مسیر هم پسر من و همراهانش بودند که فقط دو نفر از شش سرنشین خودرو پراید از این حادثه مرگ‌بار جان به در بردند البته یک نفر از آنها هم هنوز به دلیل شکستگی لگن و کمرش حال مناسبی ندارد.

شما چطور از ماجرا مطلع شدید؟

من در پالایشگاه بندرعباس کار می‌کنم؛ به من زنگ زدند و گفتند فوری خودم را برسانم. آن‌موقع بود که فهمیدم چه اتفاقی افتاده است. من یک ساعت قبل از آن با متین صحبت کرده بودم و اصلا باورم نمی‌شد چنین اتفاقی افتاده باشد. حتی تا یکی، دو ساعت بعد از حادثه وقتی که رسیدم اجازه ندادند پسرم را ببینم. حتی اول به ما نگفتند چه اتفاقی افتاده است. حدود ساعت دو بعدازظهر بود که گفتند متین دچار مرگ مغزی شده و کاری از کسی برنمی‌آید. همان موقع هم موضوع پیوند اعضا را با من مطرح کردند و من به خانه رفتم، با همسرم مشورت کردم و به این نتیجه رسیدیم که اعضای بدنش را اهدا کنیم. ما می‌خواستیم صدای قلب فرزندمان را باز هم بشنویم، اما به دلیل اینکه دو سکته کرده بود و به او شوک داده بودند تا او را برگردانند، قلبش قابل پیوند نبود و در نهایت برای اهدای پنج عضو دیگر رضایت دادیم. امیدوارم این پنج عضو، پنج آدم نیازمند را نجات دهد و این عمل توشه و پاداش آخرت او شود و روحش شاد شود. فکر می‌کنم این افراد تا آخر عمر پسرم را دعا می‌کنند. متین نزد ما امانت بود و تا زمانی که افرادی که اعضای او به آنها اهدا شده است، زنده باشند انگار خود او برای ما زنده است.

پسرتان از کی ورزش را شروع کرد؟

تقریبا از بچگی ورزش می‌کرد، اما چهار، پنج سالی بود که حرفه‌ای ورزش می‌کرد. متین مقام‌های باشگاهی و استانی زیادی داشت و این آخرین مسابقه هم نمایش فردی کشوری بود که متأسفانه فرصت نشد برایمان تعریف کند چه کرده‌ است. حتی هنوز فرصت نکرده‌ایم لوازم شخصی بچه‌ها را تحویل بگیریم. در تمام این روزها هم درگیر بیمارستان و مراسم بودیم.

شما چند فرزند دارید؟

من متین را داشتم و یک پسر دیگر که دو سال از او بزرگ‌تر است.

چطور شد که تصمیم به اهدای عضو گرفتید؟

پزشکان بیمارستان به ما پیشنهاد دادند این کار را انجام دهیم. قبل از آن هم از فامیل و آشنایان چیزهایی شنیده بودیم و پس از مشورت با همسرم به این نتیجه رسیدیم که این بهترین کار ممکن است، به قول معروف با این کار پنج شمع را سویی دوباره می‌دهیم، درحالی‌که اگر این کار را نمی‌کردیم همین امکان هم از دست می‌رفت و اعضای بدن متین زیر خاک می‌پوسید.

الان چه حس و حالی دارید؟

تصمیم ما یک کار خداپسندانه بود و اگر آنهایی که اعضای بدن متین را دارند به دیدن ما بیایند، انگار پسرمان را دیده‌ایم. کمااینکه از آن روز تابه‌حال چند نفرشان با ما تماس گرفته‌اند، نمی‌دانید چقدر خوشحال شده‌‌ایم انگار خدا پسر و دختری دیگر به ما داده است.

توصیه شما به افرادی که ممکن است در شرایط شما قرار بگیرند چیست؟

چنین تصمیمی به خود خانواده برمی‌گردد و نمی‌توان کسی را مجبور کرد، اما فقط می‌گویم در این مواقع، بهترین کار اهدای اعضاست چون اعضایی که ممکن است زیر خاک برود، خیلی به درد می‌خورد و دل عده‌ای را شاد می‌کند و آنها را به زندگی باز می‌گرداند. می‌گویم اگر این کار را بکنند وجدانشان راحت خواهد بود و اگر این کار را نکنند ممکن است تا آخر عمر به خودشان نهیب بزنند که چرا این کار را نکرده‌ایم.

حادثه چگونه اتفاق افتاد

ساسان عباسی، کارشناس اداره پیوند و بیماری‌های خاص دانشگاه علوم‌پزشکی یاسوج و هماهنگ‌کننده پیوند اعضای این دانشگاه، درباره این تصادف که منجر به پیوند پنج عضو یکی از متوفیان شد گفت: محسن کارگر یکی از جان‌باختگان حادثه مرگ‌باری بود که روز شنبه یازدهم مهر در کیلومتر ۶٨ محور یاسوج- اصفهان رخ داد. در این تصادف که بین یک خودرو پراید با یک دستگاه اتوبوس اسکانیا رخ داد، چهار نفر جان خود را از دست دادند و دو نفر مجروح شدند.

عباسی افزود: پنج ورزشکار که عضو تیم کونگ‌فو یاسوج بودند، سوار بر خودروی شخصی مربی خود در راه بازگشت از رقابت‌های هنرهای فردی قهرمانی کشور از استان البرز به یاسوج بودند که این اتفاق تلخ رخ داد. در پی آن دو ورزشکار ١٣ساله به نام‌های «پیمان انصاری» و «ایمان غضنفری» به همراه مربی‌ ۴٨ ساله‌شان به نام «ایمان غلامپور»، در جا کشته و سه نفر دیگر با مصدومیت شدید به بیمارستان منتقل شدند.

او ادامه داد: در این بین محسن کارگر به‌دلیل ضربه‌ای که به سرش خورده بود، به کما رفت و اقدام پزشکی هم برای نجات جانش مؤثر نبود و پس از چند روز که در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان شهید بهشتی یاسوج بستری بود دچار مرگ مغزی شد. درنهایت شامگاه سه‌شنبه ١۴ مهر اعضای بدن این ورزشکار ١۵ساله که از اهالی شیراز و ساکن یاسوج بود، به بیماران نیازمند اهدا شد و جان دوباره‌ای به آنان بخشید. برداشت دو کلیه، کبد و قرنیه‌های وی در بیمارستان شهید بهشتی یاسوج انجام شد و برای پیوند به بیمارستان نمازی شیراز انتقال یافت.

منتشر شده در :2015/10/10 - 10:10|شناسه خبر: 16491 697 بازدید
گزارش خطا:

اخبار و سوژه های خبری خود را برای راه ملت ارسال کنید:

صفحه ارسال خبر - یادداشت

ایمیل گروه خبری راه ملت: News@RaheMellat.ir

تماس مستقیم : 09120139712

نظرات

ارسال نظر جدید

  • آخرین اخبار

آخرین اخبار استان

حمایت می کنیم


ساخت انواع وبسایت
بالای صفحه