سید هدایت الله تقوی نژاد : توجه به ظرافت ها و لطافتهای روحی و روانی کودکان و دانش آموزان دوره ابتدایی برای مربیان و مدیران مدارس و خانواده ها از امور بدیهی در حیطه تربیت و آموزش است. در مدارس کهگیلویه در نزدیکترین مدرسه به سکان مدیریت آموزش و پرورش دهدشت ضعف مدیریت […]
سید هدایت الله تقوی نژاد :
توجه به ظرافت ها و لطافتهای روحی و روانی کودکان و دانش آموزان دوره ابتدایی برای مربیان و مدیران مدارس و خانواده ها از امور بدیهی در حیطه تربیت و آموزش است. در مدارس کهگیلویه در نزدیکترین مدرسه به سکان مدیریت آموزش و پرورش دهدشت ضعف مدیریت بیداد می کند تا جایی که مدیر مدرسه به جای شناساندن نوشت افزارها و آموختن چگونگی کار کردن با آنها همه چیز را آنطور که خود می خواهد به فراگیران خود می آموزد. به جای ایجاد ارتباط عاطفی مناسب باکودکان دوره ابتدایی و علاقمند کردن آنها به محیط و محتوای آموزشی از خط کش که یکی از ابزارهای نوشتن است به عنوان خط و نشان کش و تنبیه بدنی آنها استفاده می کند. ودریغ و تاسف آنجاست که این مدرسه عنوان «مدرسه فرهنگیان » را یدک می کشد.
و جایی که در مدرسه ابتدایی فرهنگیان کهگیلویه تنبیه بدنی و ضرب و شتم منجر به جرح و شکستن دندان و خونین شدن لب و لوچه فراگیران می شود پس در بقیه مدارس چه خواهد گذشت،«تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل»
چنین استفاده هایی ازخط کش به عنوان ابزار خشونت ما را یاد گروههای فشار و ساواک قبل از انقلاب می اندازد که به هر شیوه ممکن از متهم اعتراف میگرفتندکه زیبنده مدرسه ای با این نام نیست. بدتر از آن اصرار بی شرمانه فرد خاطی است بر خطای خود و به باد تمسخر گرفتن نهاد آموزش و پرورش و حراست و ارزیابی عملکرد شهرستان و استان است که فرد خاطی آنها را هیچ و پوچ می انگارد و در جواب ولی دانش آموز به جای عذر خواهی و اظهار شرمندگی می گوید:« این شیوه تربیتی من است و تا استان و وزارتش هم برو».
آیا اذعان خاطی به اینگونه سخنان این ذهنیت را در اذهان خوانندگان ایجاد نمی کند که:این اهرم های باز دارنده از خطا ،تنبیه و خشونت آن کارایی لازم راندارند که از وقوع چنین خشونت ها یی بکاهد؟آیا دیگران نیز برای انجام تخلف های بزرگتر گستاختر و جسورتر نمی شوند؟آیا تنبیه با خط کش آنهم در دوه ی ابتدایی و در ماههای آغازین سال با ندای مهر و مهروزی بی تناسب نیست؟آیا چنین اموری بر روح وروان کودک ،خانواده و جامعه ماندگار نخواهد شدو به آنها آسیب نمی زند؟آیا دانش آموزی که با لب و لوچه خونی برای دادخواهی وارد دفتر مدیر میشود مستحق چنین برخورد ناشایستی است؟ آیا در آموزه های ادبی نخوانده ایم که:
چونکه با کودک سر و کارت فتاد/ هم زبان کودکی باید گشاد.
یا درس معلم ار بود زمزمه محبتی/ جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را……؟
البته خوانندگان محترم میدانند که انجام اینگونه خطاها در آموزش و پرورش ناشی از سیاست زدگی ساحت مقدس تربیت و آموزش در استان است که با انتخاب مدیرانی سفارشی ، باندی و طایفه ای هرکسی در حیطه تربیت وآموزش هر گونه که بخواهد با شیوه های من عندی یکه تازی میکند .و آسیب های ناشی از این نوع نگاهها تا سال های سال باقی خواهد ماند و از لوح حقگوی تاریخ زدوده نخواهد شد. وتا زمانیکه « بی تمیزیانمان سرورند» از دیدن و شنیدن چنین خطاهایی ناگزیر خواهیم بود. در پایان استمداد میطلبم از شعر سعدی- که درود بر روان اوباد- امید است مورد توجه قرار گیرد.
خدا ترس بر رعیت گمار/که معمار ملک است پرهیزگار
بد اندیش توست آن و خونخوار خلق /که نفع تو جوید درآزار خلق
ریاست به دست کسانی خطاست / که از دست شان دست ها بر خداست
* کارشناس ارشد ادبیات فارسی/خبرنما
اخبار و سوژه های خبری خود را برای راه ملت ارسال کنید:
ایمیل گروه خبری راه ملت: News@RaheMellat.ir
تماس مستقیم : 09120139712