در مقدمه (دلایل توجیهی) این طرح که به امضای ۱۶۹ نفر از نماینگان رسیده، آمده است: انتخابات به مثابه ابزاری برای تعیین نمایندگی و توزیع و انتقال قدرت، از اهمیت ویژهای در نظام حقوقی کشورهای مختلف برخوردار است، از این رو قالب کشورها به منظور تمشیت امور انتخاباتی، بر اساس اوضاع و احوال اجتماعی و […]
در مقدمه (دلایل توجیهی) این طرح که به امضای ۱۶۹ نفر از نماینگان رسیده، آمده است:
انتخابات به مثابه ابزاری برای تعیین نمایندگی و توزیع و انتقال قدرت، از اهمیت ویژهای در نظام حقوقی کشورهای مختلف برخوردار است، از این رو قالب کشورها به منظور تمشیت امور انتخاباتی، بر اساس اوضاع و احوال اجتماعی و سیاسی خود، سازوکارهای مختلفی را برگزیدهاند.
تاسیس قانون انتخابات در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران و اصلاحات متعدد بعدی آن که همواره با چالشهای متنوعی مواجه بوده در همین راستا انجام شده است و موضوع استانی شدن انتخابات نیز یکی از موضوعات بحثبرانگیز در دورههای اخیر قانونگذاری در همین خصوص بوده است. بحث و مجادله در خصوص ابعاد و آثار مختلف این طرحها، نخستین مرتبه در پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی آغاز شد و پس از طی فراز و فرودهای فراوانی در مجالس بعد هیچ گاه به سرانجام نرسیده است.
طرح حاضر که برای استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی به مجلس تقدیم شده است، از طریق تغییر و تعیین حدود جدید حوزههای انتخابیه در پی کسب اهدافی نظیر ارتقاء سطح کیفی مجلس، افزایش میزان مشارکت عمومی در انتخابات و جلوگیری از وقوع برخی تخلفات همچون خرید رای است و امکان تحقق اهداف ذیل بیش از پیش فراهم میشود:
۱- پرداختن نمایندگان به بررسی امور ملی و پرهیز از صرف اوقات نمایندگی برای امور جزئی با حفظ ویژگی محلی و ملی بودن مسئولیت نمایندگی و جایگزین کردن برنامهمحوری به جای شخصمحوری.
نقطه عزیمت برای ارائه این طرح، لزوم غلبه نقش ملی نمایندگان بر نقش محلی آنان است. چرا که یکی از اوصاف اصلی سمت نمایندگی، ملی بودن آن است و صرف اغلب اوقات نماینده در جهت رتق و فتق امور ملی از آثار این وصف محسوب میشود، از این رو نماینده نباید پس از احراز سمت نمایندگی بیش از حد درگیر حل و فصل امور حوزه انتخابیه خود باشد.
استانی شدن انتخابات که به شکل تعیین حدود جدید حوزههای انتخابیه است، میتواند دخالت نماینده در امور محلی را حداقل از سطح شهرستانها و شهرهای کوچک، حوزههای انتخابیه فعلی به سطح استان، تغییر دهد و تا حدود زیادی رافع مشکل پیش گفته باشد.
این استدلال مستند به بیانات مقام معظم رهبری و اصول متعدد قانون اساسی است از جمله میتوان به سخنان ایشان در ۸/۳/ ۸۶ اشاره کرد که فرمودند « در مجلس نباید نماینده فلان منطقه تصور کند هنر نمایندگی او در این است که برای آن منطقه دائما پشتیبانی جلب کند. اصلا مسئله اصلی نماینده مجلس این نیست، نباید فکر کنیم که چون ما نماینده فلان شهر یا فلان استانیم، مرتب باید برای آن شهر یا استان امتیاز بگیریم.
این یک میدان رقابت غلط، بیبرنامه و نادرستی است که تبعات بدی هم دارد. شما درست از فلان نقطه کشور انتخاب شدید، اما فقط نماینده آنجا نیستید؛ شما نماینده همه ملت ایرانید. شان مجلس هم قانونگذاری است نه گرفتن تسهیلات و کمکهای عمرانی و غیره برای آن منطقه خود؛ به قانون اساسی هم نگاه کنید شأن شما این است که قانون بگذارید».
اصول متعدد قانون اساسی نیز در این مورد قابل استناد است که مهمترین آن اصل ۸۴ قانون اساسی است، بر این اساس «هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است».
۲- ارتقای سطح کیفی و افزایش کارایی مجلس از طریق ایجاد امکان انتخاب داوطلبان شاخصتر با صلاحیتهای برتر
تعریف محدوده جدید حوزههای انتخابیه سبب میشود تا رقابتهای انتخاباتی در سطح جمعیت وسیعتری انجام گیرد. در چنین حالتی با لحاظ محدودیت امکان انتخاب، صرفا داوطلبانی به موفقیت دست خواهند یافت که در میان جمعیت مربوطه از سوابق و ویژگیهای درخشانتری در مقایسه با سایرین برخوردارند. به این ترتیب این احتمال به افراد دارای تحصیلات و تواناییهای ویژه علمی و کاری امکان موفقیت بیشتری داشته باشد بیش از پیش میسر خواهد بود و در عمل نقش و تاثیر تعلقات قومی و قبیلهای کمرنگ خواهد شد.
۳- متمایل کردن انتخاب کنندگان و انتخابشوندگان به سمت ایجاد نظام انتخاباتی متناسب با ساختارهای سیاسی و حقوقی ایران.
افزایش وسعت حوزههای انتخابیه از سطح تقسیمات فعلی به سطح استانی، داوطبلان نمایندگی را وادار میکند تا به منظور ارتقاء قدرت رقابت و کسب پیروزی در انتخابات، ناگزیر از عضویت در گروههای سیاسی و اجتماعی و یا گرایش به سمت احزاب و نهادهای مدنی باشد.
تضارب افکار و اندیشههای متفاوت و متنوع در قالب رقابت این احزاب، گروههای و نهادهای مدنی به تدریج سبب میشود رایدهندگان پیش از گرایش به ویژگیهای شخصی داوطلب نمایندگی در پی شناسایی و ارزیابی اهداف و برنامههای جریانهای فکری- سیاسی و اجتماعی حامی داوطلبان باشد. لذا از این منظر استانی شدن حوزههای انتخابیه موجب تضمین مشارکت متفکرانه همگانی در انتخابات میشود.
۴- حذف رقابتهای شدید و اختلافبرانگیز قومی و قبیلهای و تقویت همبستگی ملی.
تغییر ساختار اجرایی ونوع انتخابات تؤام با افزایش وسعت حوزههای انتخابیه، موجب کمرنگ شدن نقش تعلقات قومی و قبیلهای در فرایند رقابتهای انتخاباتی و کسب موفقیت در انتخابات میشود زیرا با در نظر گرفتن پراکندگی جمعیت در سطح استان، طرف اتکاء داوطلب به مجموع آراء اقوام و بستگان خویش نمیتواند تضمینکننده موفقیت وی در انتخابات باشد.
۵- کاهش تعداد داوطلبان و هزینههای اجرایی انتخابات
با تصویب این طرح اولا تعداد حوزههای انتخابیه به تعداد استانهای کشور تقلیل خواهد یافت و این امر خود موجب کاهش هزینههای اجرایی انتخابات میشود. ثانیا کاهش تعداد حوزههای انتخابیه، خود، کاهش میزان داوطلبان نمایندگی را نیز در پی خواهد داشت.
۶- افزایش میزان و تسهیل امکان مشارکت عمومی شهروندان در اعمال حق تعیین سرنوشت
افزایش وسعت حوزههای انتخابیه از سطوح فعلی به سطح استان، افزایش تعداد رایدهندگان در هر حوزه را در پی خواهد داشت و این خود، امکان مشارکت عمومی شهروندان را ارتقا میبخشد.
۷- عادلانه شدن نظام انتخاباتی و ایجاد فرصتهای برابر برای آحاد افراد ملت
با افزایش وسعت حوزههای انتخابیه وتغییر سازوکار پیروزی در انتخابات، ضمن استقرار یک نظام انتخاباتی عادلانه، اصل برابری شهروندان در برخورداری از امکان استفاده شدن و انتخاب کردن، بیش ازپیش تامین شود.
۸- کنترل تخلفاتی نظیر خرید رأی
یکی از ایرادات وارد بر برگزاری انتخابات به شکل فعلی این است که کوچک بودن محدوده جغرافیایی حوزههای انتخابیه به کاندیداها اجازه میدهد تا برای جلب و جذب آراء شهروندان به شیوههای غیراخلاقی نظیر خرید رای متوسل شود.
طرفداران استانی شدن انتخابات معتقدند با استفاده از این سازوکار، از آنجا که داوطلبان باید در حوزههای انتخابیه بزرگترین به رقابت بپردازند، لذا توانا آنها برای انجام تخلفاتی نظیر خرید رای تا حدود زیادی کاهش مییابد.
۹- تقویت فرهنگ تحزب
افزایش وسعت حوزههای انتخابیه، از سایت پیروزی فردی در انتخابات خواهد و داوطلبان را ناگزیر به سمت انجام فعالیتهای تبلیغاتی در قالب انجمنها و گروههای متنوع سیاسی و اجتماعی سوق میدهد. همین امر موجب جلب توجه رایدهندگان به اهداف و برنامههای نهادهای مدنی شده و توسعه و گسترش فرهنگ تحزب را در پی دارد.
به گزارش ایسنا، در مواد پنجگانه طرح «استانی شدن حوزههای انتخابیه انتخابات مجلس شورای اسلامی» که تقدیم هیأت رئیسه مجلس شده آمده است:
ماده ۱- در انتخابات مجلس شورای اسلامی، محدوده جغرافیایی هر استان به عنوان حوزه انتخابی اصلی و حوزههای انتخابیه موجود تابعه استان، حوزههای انتخابیه فرعی محسوب میشوند.
تبصره ۱- ملاک در تعیین تعداد نمایندگان هر استان مجموع نمایندگان آن استان به موجب «قانون تعیین محدوده حوزههای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی» مصوب ۳۰ /۱/ ۱۳۶۶ اصلاحیههای بعدی آن خواهد بود.
تبصره ۲- هر یک از رایدهندگان میتوانند برای کلیه کرسیهای استانی ذیربط نماینده انتخاب کنند.
تبصره ۳- حوزههای انتخابیه استانهای آذربایجان شرقی و سیستان و بلوچستان، حوزه انتخابیه بیجار در استان کردستان، حوزههای انتخابیه تربتجام، تایباد، خواف و رشتخوار در استان خراسان رضوی، حوزه انتخابیه بندر لنگه در استان هرمزگان و حوزههای انتخابیه اقلیتهای دینی از شمول این قانون مستثنی هستند.
ماده ۲- هر یک از داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی باید منحصرا برای یکی از حوزههای انتخابیه فرعی استان ثبتنام کند. ثبتنام در بیش از یک حوزه انتخابیه فرعی موجب لغو ثبتنام و محرومیت از داوطلبی نمایندگی آن دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی خواهد بود.
ماده ۳- علاوه بر شرایط مندرج در قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی مصوب ۷ /۹/ ۱۳۷۸ و اصلاحیههای بعدی آن، هر داوطلب نمایندگی باید متولد محدوده جغرافیایی حوزه انتخابیه فرعی محل ثبتنام بوده و یا سابقه نمایندگی مجلس شورای اسلامی از آن حوزه یا سابقه حداقل ۵ سال سکونت در آن محدوده را داشته باشد.
ماده ۴- انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزههای مشمول این قانون یک مرحلهای است. از هر حوزه فرعی داوطلب یا داوطلبانی که بالاترین رای را در کل استان به دست آوردهاند، نماینده یا نمایندگان استان از آن شهرستان محسوب میشوند.
ماده ۵- در انتخابات مجلس شورای اسلامی مشمول این قانون، هیأت اجرایی مرکزی، در مرکز حوزه انتخابیه اصلی (استانداریها) توسط استاندار و هیأتهای اجرایی فرعی، بر مرکز حوزههای انتخابیه فرعی و سایر فرمانداریها و بخشداریهای تابعه مرکز حوزه انتخابیه فرعی تشکیل خواهد شد
اخبار و سوژه های خبری خود را برای راه ملت ارسال کنید:
ایمیل گروه خبری راه ملت: News@RaheMellat.ir
تماس مستقیم : 09120139712