پایگاه خبری تحلیلی راه ملت
اولین و تنها رسانه کاملا دانشجویی استان کهگیلویه وبویراحمد

اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل

یکی از خیابان‌های بلوار بویراحمد را باقرخان نامیده‌اند.

فارغ از اینکه چه دلیلی داشت که این خیابان با این نام در این بلوار مصادف شود موضوع بحث نیست ولی همین تقارن در نام گذاری می‌تواند نمادی از انس همواره سیدباقر و بویراحمد باشد.

اتفاقا کنار تابلوی نام باقرخان، تابلوی کوچکی نیز قرار دارد که نشان از دوطرفه بودن و نمادی از پویائی این نام است.

از‌‌ همان روز که محمدخاتمی را در یاسوج با واژه هائی که برای دوستداران سیدخندان نامانوس بود نواختی، همه دانستند بویراحمد واژه‌ای نیست که بر سر آن مسامحه‌ای و معامله‌ای حتی از سوی رئیس جمهور وقت صورت گیرد.

از آن روز‌ها نزدیک به دو دهه می‌گذرد و بویراحمدی که آن روز‌ها به دنیا آمده بودند، امروز رای اولی شده‌اند و می‌خواهند برای دیارشان تصمیم بگیرند.

اما آن قدر صحنه غبارآلوده شده است که تشخیص خوب از بد می‌سر نیست و متاسفانه رسانه‌ها، متنفذین و موثرین بویراحمد آن قدر غرق منافع آنی برخاسته از مرزبندی‌های قومیتی شده‌اند که اصلاحات و منافع آن به کلی فراموش گشته است.

اصلاحات بی‌یار و یاور، سخت نیازمند کسی است که در این وانفسا اوضاع را بازگرداند.

اخبار بد از هرسوی این وادی به گوش می‌رسد. هر روز تشکیلاتی دچار تفرقه، حزبی گسسته و کوچکی مقابل بزرگی عرض اندام می‌کند.

اصلاحات در کهگیلویه را مقایسه کنید با اصلاحات در گچساران.

هر تصمیمی منطقیان می‌گیرد لاهوتی آن را وتو می‌کند و بالعکس. نتیجه هم این است که می‌بینیم. بعد از حاج بهرام سه دهه است که اصلاحات کهگیلویه بی‌سامان شده است.

کدام نیرو را این دو بزرگوار ساخته‌اند تا روزی بتوانیم آن را از مجاری رسمی عبور داده و قابلیت رای آروی هم داشته باشد.

در گچساران هم اگرچه با شدت خیلی کمتر با همین وضع روبروئیم. به جز غلامرضا تاجگردون کدام اصلاح طلبی را می‌شناسیم که بتواند هم اعتماد حاکمیت را داشته باشد و هم پایگاه مردمی؟

اصلاح طلبان گچساران در هنگامه‌ای که بی‌مهری خودی‌ها را دیدند سکوت پیشه کردند و برعکس دوستان کهگیلویه‌ای بر هم نتاختند و نتیجه‌اش را می‌بینیم.

در گچساران علیرغم هم انتقادات، درست است که دوره زمامداری آقای تاجگردون با استانداردهای اصلاح طلبی به خصوص در چینش افراد (که این هم شاید دلایل خاص سیاسی داشته باشد) سازگار نبوده است ولی لااقل ما در این فضاست که می‌توانیم نفس بکشیم.

سیدباقر! امروز هم روز توست.

تو نه باقرخانی، نه رقیب ستارخانی، نه با امیرکبیر سر جنگ داری و نه دوره دوره آنهاست و تو همچنان «سیدباقر» بویراحمد هستی و «سیدباقر» باقی می‌مانی.

روزی که حاج بهرام از محقق حمایت کرد، همه او را به باد انتقاد گرفتیم و سخنرانی نومیدکننده محقق در فلکه امام گچساران حق را به ما داد ولی چه می‌کرد مرد تکرارنشدنی؟

روزی که عارف را مجبور به انصراف کردیم تا یک اصولگرای تعدیل شده بر کرسی ریاست جمهوری بنشیند، آن روز به اجبار تمکین کردیم و الان می‌دانیم بهترین کار را کرده‌ایم.

امروز اصلاحات در بویراحمد تو را صدا می‌زند و ناگزیری که دست کسی را بالا ببری وگرنه حکایت‌‌ همان می‌شود که هیچ کس راضی به آن نیست.

دست کسی را بالا ببر که منافع جریانی و اعتقادی اصلاحات را تامین کند و اگر این بار دست دوستانت را بالا نبری، به معنای این است که دست دیگران را بالا برده‌ای و خود بهتر ازمن و ما می‌دانی چه می‌گویم.

از عواقب کارت نترس. حاج بهرام علیرغم اینکه دست یک اصولگرا را بالا برد ولی هنوز هم در اصلاح طلبان استان محبوب است و اسطوره مانده است.

نگذار لوای رقبایت با دستان خودت برفراشته گردد.