حضرت زینب(س) قدرت تو خالی ستمگران و خونخواران تاریخ اسلام را با کمال شجاعت در هم شکست و راه را برای اعتراض دیگران گشود و طنین صدایش همچنان پایدار ماند و با پیش آمدهایی که بعد از کربلا به وقوع پیوست از بین نرفت و بالاخره انتقام شهدای کربلا را گرفت و تیشه به ریشهی دولت اموی زد و جریان تاریخ را عوض نمود.
راه ملت: اردوان جهان کهن
درباره ی حضرت زینب (س) بسیار گفته اند و نوشته اند، گرچه میدان گفتن و نوشتن همچنان باز و گسترده است، اما چون در این جا هدف بررسی کارکردهای سیاسی و اجتماعی حضرت زینب(س) است، فقط به طور مختصر و به صورت کلی فعالیت های سیاسی و اجتماعی آن حضرت بیان می گردد.
در روز پنجم جمادی الاول سال ششم هجرت در شهر مدینه دختری به دنیا آمد که سال ها بعد در تغییر تاریخ بشریت نقشی عظیم ایفاء کرد و جد بزرگوارشان او را زینب نام نهادند. زینب کودکی بیش نبود که حادثه غصب فدک و خطابهی معروف مادر بزرگوارشان پیش آمد. این حادثه در ساختن شخصیت زینب (س) نقشی بزرگ ایفاء کرد و وی دانست که انسان چه مرد و چه زن، در هر شرایطی که باشد باید برای احقاق حق از دست رفتهی خویش تلاش کند و با ایراد خطابه و سخنرانی، در راه بیداری مردم بکوشد.
زینب (س) پس از رحلت جد بزرگوارشان شاهد ۲۵ سال سکوت پدر و سستی ایمان و تبعیض خلفا بود، دختر علی (ع) از آن به شدت رنج می برد و بعد از آن شاهد بیعت مردم با پدر و بیعت شکنی آنان، غائله ی عایشه و جنگ جمل و دیگر جنگ های داخلی دوران خلافت علی (ع) بوده است. زینب گرچه همهی این حوادث و جنگ ها را دیده بود، اما در تاریخ ذکری نشد که زینب (س) عملاً در آنها حضور داشته باشد، بلکه همهی این ماجراها مقدمهای بود برای حضور قهرمانانهی زینب (س) در کربلا.
پس از مرگ معاویه، پسرش یزید که موجودی فاسد و تبهکار بود به خلافت رسید، او تصمیم گرفت از حسین بن علی (ع) بیعت بگیرد، چون فشار ولید – حاکم مدینه – برای بیعت گرفتن افزون گشت، حضرت حسین (ع) شبانه با جمعی از خویشان نزدیک به سوی مکّه رفت و به درخواست مردم عراق از مکّه عازم عراق شد، در این سفر حضرت زینب (س) همراه کاروان بود و خود را برای انجام وظیفهای بزرگ آماده میساخت.
امام حسین(ع) که به دعوت مردم کوفه عازم عراق شده بود، در آنجا با بیوفایی مردم کوفه روبرو شد و پس از ده روز پیکار سرانجام در روز دهم محرم سال ۶۱ هجری به شهادت رسید، از جمله وقایع روز دهم (عاشورا) قصد شمربن ذی الجوشن برای کشتن حضرت زین العابدین بود، که حضرت زینب (س) به موقع بیرون آمد و گفت: « به خدا سوگند نمیگذارم او را بکشید تا من هم کشته شوم»، از این زمان است که زینب (س) وارد میدان میشود تا حوادث کربلا را جاودانه سازد.
عصر روز عاشورا عمر بن سعد سر امام حسین (ع) و جوانان اهل بیت و یاران شهیدش را از بدن جدا کرد و به کوفه فرستاد و روز دیگر کودکان، خواهران امام (ع) و زنان بازماندگان دیگر را به سمت کوفه حرکت دادند، زینب (س) همچون سپهسالار و قافلهسالار جدید که با شهادت رهبر عالیقدر و فرماندهی جنگ، ماموریت یافته بود تا دنبالهی فتح و پیروزی گذشتهی او را بگیرد و برای فتح سنگرهای تازه به مسافرت دیگری دست بزند و به منظور شکست کامل دشمن تا پایتخت وی به تعقیب او برود، وارد کوفه شد.
زینب (س) با ورودش به کوفه به طور مهیجی ضایع شدن حقوق شهداء خاندان رسالت را در نظر اهل کوفه مجسم نمود و با سخنان خویش، احساسات دردناک آنان را که توأم با رنج، حسرت، خواری و ندامت بود، برانگیخت، به طوری که وقتی شهر کوفه را ترک کرد، وضع روحی شهر با قبل از ورود کاروان اسرا به شهر کاملاً متفاوت بود، ایشان مردم را با جنایات دستگاه جبار اموی آشنا کرد و آثار تبلیغات وسیعی را که معاویه و پس از او پسرش یزید انجام داده بودند به کلی از بین برد و همچنین با گفته های خود در مجلس پسر زیاد و یزید، هم از حریم خدای تعالی دفاع کردند و هم از نهضت برادر و خاندان بزرگوارش. ضمناً آنان را از کیفر سختی که در انتظارشان بود بیم داد و در پایان صولت و قدرت تو خالی این ستمگران و خونخواران تاریخ اسلام را با کمال شجاعت در هم شکست و راه را برای اعتراض دیگران گشود و طنین صدایش همچنان پایدار بماند و با پیش آمدهایی که بعد از کربلا به وقوع پیوست از بین نرفت و بالاخره انتقام شهدا کربلا را گرفت و تیشه به ریشهی دولت اموی زد و جریان تاریخ را عوض نمود.
اخبار و سوژه های خبری خود را برای راه ملت ارسال کنید:
ایمیل گروه خبری راه ملت: News@RaheMellat.ir
تماس مستقیم : 09120139712