بعضی ها فکر می کنند بند زندان فقط برای کسانی است که در زندان داخل شهر یا خارج شهر محبوس شده اند، در حالیکه بند زندان حقیقی آنجایی است که انسان تمام عمر و جوانی اش را صرف دنیا و هر چه غیر خداست می کند.
راه ملت: (حجت الاسلام امرالله اندرزیان)یکی از بهترین نعمت های خداوند به بنده اش مسئله ی آزادی و انتخاب راه و عبودیت است، انسان آزاده و با اراده اگر بندگی خدا را انتخاب ننمود بردگی غیر خدا را خواهد پذیرفت. از همین جهت است که امام علی به امام حسن ( علیهما السلام ) فرمود: ( و لا تَکُن عبدَ غَیرِکَ قَد جَعَلَکَ اللهُ حُرّا ) بنده ی غیر خدا نباش که خداوند تو را آزاد آفریده است، عده ای شعار آزادیِ عقیده، قلم، بیان می دهند در حالیکه برده و بنده ی شکم، شهوت، پول، دنیا، مقام و…. شده اند، در این بحث سعی ما بر این است که ببینیم در بند خدا هستیم تا بنده و آزادِ حقیقی باشیم یا در بند دیگری تا برده و در زنجیر.
بعضی ها فکر می کنند بند زندان فقط برای کسانی است که در زندان داخل شهر یا خارج شهر محبوس شده اند، در حالیکه بند زندان حقیقی آنجایی است که انسان تمام عمر و جوانی اش را صرف دنیا و هر چه غیر خداست می کند. بخشی از آیات و روایات را ذکر می کنیم تا معلوم شود آزاد حقیقی کیست و زندانیِ حقیقی چه کسانی اند:
یک: عده ای کثیر( که اکثریت باشند ) در دام وسوسه ی شیطان افتاده و در بند او هستند، آنگونه که در قرآن کریم خداوند از زبان شیطان خبر داده که غیر از آنهایی که در سنگر اخلاص اند در بند إغوای شیطان خواهند بود.
(( قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ *إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ))ص، ۸۲ و ۸۳
دو: عده ی زیادی در بند زینت و زیباییِ شیطانی هستند ((…وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ…)) نمل ۲۴
آنهایی که خود را بَزَک می کنند، آرایش های غلیظ می نمایند، خود را به نامحرمان ارائه می دهند، بستر گناه و آلودگی اخلاقی را فراهم می نمایند و … در زندان شیطان بسر می برند، اگر چه خود را آزاد بدانند.
سه: آنهایی که به فتوای هوس انگیز و عاری از علم، یقین و اجتهاد عمل می کنند و فتوای الهی را رها نموده و سبک زندگی خود را بر اساس تقلید کورکورانه تنظیم کرده اند، بدانند که در بند و زندانِ هوا و هوس خود، گذران عمر می نمایند.
(( أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ…)) جاثیه ۲۳
چهار: کسانی که به جای عشق و محبت به خدا، شیفته و شیدای دنیا شده اندبه هوش باشند که حتماً در زندان دنیای مذموم، یعنی دنیای پر از بازی و بازیچه، سرگرمیهای بیهوده، آرایش های حرام، فخر فروشیهای بی مورد و تکاثر جاهلانه به سر می برند اگر چه پُزِ آزادی و آزادی خواهی را سر بدهند.
(( اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاهُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَهٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ… )) حدید ،۲۰
پنج: افرادی که نقص را جایگزین کمال نموده و دلهای خود را مملُوِّ از محبت به مال و اموال کرده و عشق حقیقی که همان عشق به خداست را از دل بیرون نموده اند، بدانند که در بند و زندان مال هستند و لو اینکه در کوی و برزن مدعی عشق و محبت نیز باشند. (( وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا )) فجر ۲۰
شش: آنهایی که با بد حجابی و بی حجابی و ارائه ی آرایش خود از فرهنگ پوسیده و حیوانی غرب تقلید می نمایند و پُزِ ازادی خواهی و مُدِرنیته را می دهند آگاه و واقف باشند که در حقیقت بویی از آزادیِ حقیقی نبرده اند و همچنان در بند زندان جاهلیت مدرن به سر می برند. (( ….وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّهِ الْأُولى… )) احزاب ۳۳
هفت: افرادی که دینشان دِرهمشان، همّتشان شکمشان، قبله شان زنانشان، برای نان خم می شوند، برای دِرهم سجده می کنند(که در اوصاف دوران غیبت امام زمان{عج} آمده ) و به بوسیدن دست دیگران افتخار می نمایند، تملق و چاپلوسی را جایگزین تواضع و ادب نموده اند، برای رسیدن به مقامی و یا ماندن در جایگاهی خود را ذلیل کرده اند و… بدانند که در بند و زندان شرک یعنی همان گناهی که وعده ی عذابش حتمی است طیِّ طریق می نمایند، اگر چه مدعی اخلاق، ادب و تواضع نیز باشند.
((وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ)) یوسف ۱۰۶ (( إنَّهُ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ ….فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّهَ…)) مائده ۷۲
هشت: کسانی که زندگی دنیوی شان اعم از پدران، پسران، برادران، همسران، بستگان و خویشاوندان دارایی هایی که به دست آورده، تجارت و داد و ستدی که از کِساد و بی رونقی آن می ترسد و خانه های مورد پسندشان را بیشتر از خدا و پیامبر و جهاد در راه خدا دوست دارند، منتظر فرمان الهی باشند و بدانند در بند و زندان فِسق بسر می برند که خداوند فاسقان را هدایت نمی کند. آنهاییکه هشت سال دفاع مقدس را ندیده اند و در جنگ نرم دشمنان حال جنگ و مبارزه ندارند و چه بسا در میدان دشمن و بر علیه ارزش های اسلامی مبارزه نمایند، در بند و زندان گذران عمر می کنند، اگر چه پُزِ روشنفکری و آزادگی بدهند. (( قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشیرَتُکُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَهٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فی سَبیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقینَ )) توبه ، ۲۴
نُه: افرادی که ثروت و سرمایه، طلا و نقره جمع می کنند و در راه خدا انفاق نمی نمایند و اهل خمس و زکات نیستند آگاه باشند که در بند و زندانِ سنگ زرد و سنگ سفید( طلا و نقره ) به سر می برند اگر چه به مال و اموالشان تفاخر نمایند و برتری طلبی و تکبر از خود سر دهند. این زندانیان بدانند که خداوند با همان پولها پیشانی، پهلو و پشتشان را داغ خواهد نمود. (( …وَ الَّذینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّهَ وَ لا یُنْفِقُونَها فی سَبیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلیمٍ* یَوْمَ یُحْمى عَلَیْها فی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما کَنَزْتُمْ… )) توبه ۳۴ و ۳۵
ده: آنهایی که با اندیشه و رفتارشان آیات الهی را تکذیب، معاد و قیامت را انکار، ارزش های دینی را مسخره و مجالس فسق و فجور را تأیید و رونق می دهند، بدانند که در بند و زندان هوس و شهوت محبوس اند، اگر چه ادعای آزادی عقیده و آزادی بیان و رفتار داشته باشند. (( بَلْ یُریدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ )) قیامت ، ۵
این زندانیان بی چاره و غافل می خواهند جلویشان باز باشد و هر کاری خواستند انجام بدهند.
یازده: افرادی که در بند و زندان خود خواهی به سر می برند و به همین جهت مؤمنین را مسخره می کنند،به آنها می خندند و آنها را عقب افتاده و بدور از قافله ی مُدرنیته و مُتمدنِ حیوانیِ فعلی می دانند، بدانند خداوند به گونه ای با آنها برخورد می کند که ما با سگ برخورد می کنیم و می فرماید: گم شوید و با من سخن مگویید.
(( قالَ اخْسَؤُا فیها وَ لا تُکَلِّمُونِ)) مومنون ۱۰۸
دوازده: آنهایی که در تقدّم ملاکها ایمان و تقوا را در نظر نمی گیرند بلکه صرفاً پول و ثروت، تیپ و طایفه، حزب و گروه، اسم و رسم، جایگاه و عنوان و… را ملاک ارزش گذاری می دانند، یعنی در حقیقت رضایت مخلوق را بر رضایت خالق مقدم داشته اند، اینها نیز در بند و زندان رضایت مخلوق بسر می برند، این افرادِ در بند آگاه باشند که عملکرد و رفتارشان از سوی پیشوایان دین بطور کامل مورد نهی واقع شده است اگر چه خود را صاحب فکر و اندیشه و طرفدار جذب حداکثری و مورد استقبال اقشار مردم بدانند. ((لا طاعَهَ لِمَخلُوقٍ فِی مَعصیهِ الخالِق)) نهج البلاغه، حکمت ۱۶۴
سیزده: افرادی که دوستی و دشمنی شان، حمایت و مخالفتشان، اطاعت و عصیانشان و …. بویژه در مسائل سیاسی و اجتماعی و حکومت اسلامی بر اساس منافع دنیوی و اهداف نا مقدسی که دارند می باشد و هر آن منتظرند اوضاع برگردد( همانند آنهایی که به ظاهر ادعای حمایت از اسلام و نظام را دارند و در پنهانی با دشمنان ارتباط مرموزانه برقرار می کنند ) اینها بیمار دلانِ منافقی هستند که در بند و زندان نفاق درون خود عمر را سپری می نمایند، اینگونه افرادِ در بند بدانند که خدای متعال از کَید و نفاق درونشان پرده برداری کرده است. اگر چه حرف روشنفکرانه بزنند و ادعای ارتباط با جهانِ به اصطلاح متمدن را سر دهند. (( فَتَرَى الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشى أَنْ تُصیبَنا دائِرَهٌ… )) مائده ۵۲
چهارده: آنهایی که اندیشه و فکرشان در دایره ی محدود حزب و گروه قرار گرفته توان دیدن و شنیدن حقایق خارج از آن محدوده را ندارند، کوران و کرانی ( یُعمِی و یُصِم ) هستند که بخاطر محبّتِ ناشی از وَهم و نام نیک دنیوی در بند و زندان حزب قرار گرفته اند و رضایت و خوشحالی کاذب و غیر واقعی دارند. ((…کُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَیْهِمْ فَرِحُون)) مومنون، ۵۳ . منظور از این گونه افراد در بند و زندانی شده کسانی هستند که عشق مُفرط به حزب و جناحشان، آنها را در مقابل حق و حقیقت و احکام نورانی اسلام و دستورات دین و رهنمودهای ولایت امر قرار داده است.
اخبار و سوژه های خبری خود را برای راه ملت ارسال کنید:
ایمیل گروه خبری راه ملت: News@RaheMellat.ir
تماس مستقیم : 09120139712