انچه مرا بر ان داشته تا بیاض کاعذ را به خوناب کلک بیامیزم صرفا پاسخ دادن به مکتوبه ی کینه توزانه و خشم الود همکار فرهنگی جناب اذرشب نبوده و نیست از ان گذشته وکیل مدافع قوم و قبیله نیز نیستم.
راه ملت؛فایز تقی زاده :
دفتر اوراق عالم باز کردم,خط غلط,املا غلط,انشا غلط,اشناییها غلط,نااشناییها غلط,دوستیها غلط , دشمنیها هم غلط انچه مرا بر ان داشته تا بیاض کاعذ را به خوناب کلک بیامیزم صرفا پاسخ دادن به مکتوبه ی کینه توزانه و خشم الود همکار فرهنگی جناب اذرشب نبوده و نیست از ان گذشته وکیل مدافع قوم و قبیله نیز نیستم.
پیشه ی معلمی نیز به من نیاموخته که در سایه ی فردی بخزم, برای تحصیل منفعتی گذرا.به عنوان یک شهروند کهگیلویه ای که اکنون عمرم از میانه کرانه کرده است همیشه با خود فکر میکردم همه ی مصیبت های مردم این دیار به بیسوادی و نخواندن و ندانستن برمیگردد و اگر الفبا از بر شود و به تبع ان کتاب هم سهمی در سبد خرید خانواده های مردم شهرم داشته باشد چرخ نیلوفری را به زیر می اوریم.::اما این روزگار گسسته عنان که ما منکوب و مقهور ان هستیم نمیدانم چرا در این استان سیاست زده ی قبیله گرا سرکنگبینش صفرا می فزاید. ۴با خود میگویم کاش به جای یادگیری الفبا دغدغه مان چون چوپانهای ساده دل دیار رویش علفها بود تا بزعاله هایمان در بند یارانه جو نباشند.کاش به جای رفتن به دانشگاه به دانش گاومان برای یافتن جوهای قایم شده در شیارهای اخور اسطبل کمک میکردیم و ای کاش های دیگر…
اذرشب جان *ما ساکنان این خرس قطبی همه سرماخورده ی یک زمستانیم *حالا اجازه بده تا سنگهایمان را با هم قسمت کنیم . جان برادر اندرون این شهرستان خاکستری که همه از هم میگریزند و صد البته با هم می ستیزند تا حالا دیده یا شنیده ای کسی بیاید بگوید من بدم _ من اشتباه دارم _ فلانی این کار را بهتر از من بلد است .تازه همین ادمهایی که از زمین و زمانه گلایه دارند و فکر میکنند فقط به انها تعدی شده رودخانه پیدا کنند شناگران قهاری هستند . مرقوم فرمودید اقای تقوی مسول مستقیم زوال و نابودی شهرستان هستید.اولا به قول خود شما که نقل میکنید اقای بزرگواری ایشان را پدر شهرستان نامیده اند هیچ پدری نمیخواهد خانه اش ویران بماند’ حداقل برای رقابت با پدران در شهرستانهای دیگر و شایدهم همین شهرستان.ثانیا اگر به گفته ی شما ایشان این جا را ویران کرده باشند چه لزومی دارد در این ویران سرا بمانند.انسانی که به قول شما این ۱همه حلقه به گوش و سر به فرمان دارد میتواند روضه ی ارم هم بسازد.
ثالثاایشان چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب در هیچ نهاد انقلابی و غیر انقلابی مسولیت اجرایی نداشته اند که همه ی ویرانی ها را به شخص ایشان منتسب بدانیم.قبول میکنم که ایشان به صورت ارشادی به مسولین توصیه هایی داشته اند و در دوره هایی حتی همین مسولین در بند توصیه ها هم نبوده اند .
رابعا شخص شما مستحضرید که در طول این چند دهه قریب به اتفاق کسانی که در این شهرستان مسولیت داشتند که همه ی انها نام و نانشان را مدیون مردم همین شهرند از اینجا رفته اند و حتی برای عید دیدنی هم به این ویران سرا برنگشتند.ایشان هم میتوانست یکی از این افراد باشد تازه نه ترک دیار کردند نه اسب و شتر و کالسکه و کاروان راه انداختند در این استانی که اموات به نفع زنده ها مصادره میشوند ایشان از این قاعده مستثنی بود,ساده و بی خیل آمد و شد داشتند .
فرمودید که ایشان اقای موحد را دوباره علم کردند و با حمایتش از اقای موحد اجازه نداد دهدشت نوین را بسازند و اسم چند بزرگوار را هم ذکر کرده اید برادر من شما که حتی اوردن نام اقای لاهوتی در کنار دهدشت سازان اصلاح طلب برایتان کراهت دارد چگونه انتظار داری دیگران نوشته ات را دلسوزانه و غیر متعصبانه بنگرند در صورتی که اگر قضاوتی منصفانه داشته باشیم آقای لاهوتی در ان جریانی که جناب عالی قبلا با سنگش میزدی و اکنون سنگش را به سینه میزنی میراثی ماندگار است.مضافا ایشان به عنوان یک شهروند تاثیرگذار یا حداقل به عنوان عضو ی از مردم این شهر این حق را داشتند که در ان شرایط از اقای موحد حمایت کنند .احتمالا در ان دوران البالویی تاریخ خود شما هم تب اصلاحاتی بودن نداشتید.
ذکر کردید که مردم طیبی و بهمیی که امار گدایانشان بالاست (البته به پیوست متکدیان پاکستانی و بنگالی با استعانت از امامزاده سید محمود و میرسالار)با یک کیسه ارد و پنج هزار تومان پول به قول شما چون غلامان حلقه به گوش ارای خود را به نفع اقای موحد به صندوق ریختند برادر من اولا ارای اقای موحد در همین منطقه ای که خود جنابعالی به ان منسوبی مگر اندک بود فرض درست این باشد که طیبی و بهمیی حلقه به گوش ایشان باشند دیگران که چون نگین اطراف اقای موحد بودند حلقه به گوش چه کسی بودند؟؟؟فکر نمیکنید اگر شخصی بتواند به قول شما قبایل را سر به فرمان خود کند ممکن است ناشی از چیزهای دیگر باشد,انهم در روزگاری که فرزند از پدر حرف شنوی ندارد؟از این گذشته کمتر از یک.ماه دیگر که به انتخابات مانده است ظاهرا اقای موحد اهنگ.بازگشت هم دارد _ شخص ایشان هم حامی اقای موحد نیست _ خبری هم از کیسه های ارد نیست دیگرانی هم به رقابت امده اند که پولشان از اقای موحد بیشتر نباشد کمتر نیست .ان وقت. اگر برنده اقای موحد باشد حمایت چه کسی و حلقه به گوشی چه کسانی بهانه میشود؟؟
رقم زدید که میخواهید با حمایت از فرزندتان دهدشت را مشمول حکم کن فیکون نمابید یعنی خاکستر دهدشت را به باد فنا بسپارید .گیریم که همه سخنان شما صواب باشد انصافا در شهر ویرانه ای(به قول شما) که هر کس به خودش اجازه میدهد برای وکیل مردم شدن( بعضا بدون داشتن کسری از معارف) بختش را بیازماید پسر ایشان حداقل حق ورود به رقابت را ندارد؟؟معلم نیست که هست, دارای مدارج دانشگاهی نیست؟حداقل سه نسلش با مکتب و مدرسه اشنایی دارند.برای توهین به دیگران هم نه مکتوبه ای از ایشان دیدیم نه خطابه ی خبط الود شنیدیم.معدل دوران لیسانش هم کمتر از بیست است چون در دانشگاه ازاد نبود که دانشجو وادار به درس خواندن شود !!!!و معدلشان بیست شود!!!!!
مسطور نمودید با حمایت از اقای موحد اجازه ندادید. پروژ های عظیم سدسازی _ بهشت سازی دهدشت با اجرای مسیر دهدشت به اصفهان که با جاده ی ابریشم قدیم و تونل مانش در اروپا برابری میکند راه بیفتد.همکار عزیز دیگرانی که در این شهر مسول بودند مگر خواب بودند حداقل برای اجرای این پروژه های بهشت ساز تلاشی از خودشان بروز دهند .راویان تاریخ نه چندان گذشته نقل میکنند المان پس از جنگ جهانی دوم به مدت ده سال احیا شد اقای موحد هشت سال در کهگیلویه نبودند و هشت سال از دورانی که بودند مسولین اجرایی استان از طیف ایشان نبودند .ایا مدت ۱۶سال یا حداقل همان هشت سال برای ساختن ویرانه ها کافی نبود؟؟؟؟
در فرازی از نوشته گفته اید ۲۵هزار نفر در مدت این چهار سال جلای وطن نمودند برادر گرامی در چهار سال اخیر و چهار سال قبل ازچهار سال اخیر متولیان امور عزیزان دیگری بودند تازه بیشتر مهاجران از همان قومیت هایی هستند که به قول شما گوش به فرمان آقای تقوی هستند اگر این گونه می بود و حرف شنوی از ایشان داشتند مهاجرت نمیکردند, مضافا این شهر مهاجر گریز است و نه مهاجر پذیر. مهاجرت افراد میتواند دلایل دیگری هم داشته باشد اگر چه عملکرد مسولین این امر را شدت بخشیده است . اینگونه نیست که مقصراصلی این هجرت ها فقط و فقط چند شخص خاص باشد.
تا کی میخواهیم خودمان را فریب دهیم چرا فکر میکنیم همه مصیبت ها کار همسایه است خداوکیلی افرادی چون بنده و جنابعالی و دیگران چه اندازه مطالبه عمومی داشتیم که پیشرفت عمومی انتظار داریم؟مسولان هر منطقه ای از این جهان خاکی خروجی اندیشه های مردم ان منطقه اند .جناب اذرشب میدانی چه کسی مقصر این مصیبت هاست همه ماها که چهارسالی یک بار سیاسی میشویم ان هم در یک روز از این چهارسال .حالا انصاف بده انسانی که چهارسال یک بار سیاسی میشود کجا میتواند به توسعه و پیشرفت فکر کند؟ اینکه ما به جای حق خواهی حق خوری میکنیم و به جای تمکین توهین و به جای پوزش پرخاش مینماییم ریشه در افکار صیقل نخورده ی تک تک ما دارد. و تازمانی که خود رانسازیم همچنان میسوزیم.
در پایان تاکید میکنم این نوشته در تایید تمام قد از عملکرد هیچ شخص یا فرد خاصی نیست و نخواهد بود . هر انسانی به فراخور مسولیتی که میپذیرد در برابر خدا , مردم و وجدان انسانی باید پاسخگو باشد
اخبار و سوژه های خبری خود را برای راه ملت ارسال کنید:
ایمیل گروه خبری راه ملت: News@RaheMellat.ir
تماس مستقیم : 09120139712