اما حضور پررنگ غلامرضا تاجگردون در مجلس نهم و نقش مؤثر او در معادلات قدرت و ارتباطات وسیع با نخبگان سیاسی و اقتصادی فرصتی کمنظیر در اختیار لر زبانها قرارداد
راه ملت:
قائم امینی
جنجال انتشار فیشهای حقوقی مدیران دولتی از استعفای مدیر بیمه مرکزی تا برکناری مدیرعامل بانک رفاه ابعاد مختلف و گستره وسیعی پیداکرده و در این میان به گونه مشکوکی نام دو تن از معدود مدیران ملی کهگیلویه و بویراحمدی هم به میان آمده که به جهت تنویر افکار عمومی مردم استان مطالبی را به عرض برسانم.
ریشه اختلاف چیست؟
تابستان ۳ سال پیش محمدرضا خلعتبری مهاجم باشگاه فوتبال سپاهان اصفهان با عقد قراردادی به ارزش یکمیلیون دلار (۳ میلیارد تومان) راهی باشگاه عجمان امارات شد ولی ازآنجاکه در آن سال لیگ فوتبال آن کشور را به نام مجعول خلیج (ع ر بی) نام نهاده بودند خلعتبری درنهایت به کشور بازگشت و با قراردادی ۲ میلیارد تومانی راهی باشگاه پرسپولیس تهران شد. خلعتبری که به خاطر غیرت ایرانی و منافع ملی کشور مجبور شده بود قید قرارداد ۳ میلیاردی الغرافه را بزند و به ۲ میلیارد پرسپولیس بسنده کند انتظار داشت همچون قهرمان ملی از او استقبال شود ولی در کمال ناباوری با موج شدید انتقادات نسبت به بالا بودن قرارداد خود با پرسپولیس مواجه شد.
ماجرای خلعتبری مثال خوبی است از کانون اصلی نزاعی که امروز بر سر فیشهای حقوقی مدیران نظام مالی و بیمهای کشور در گرفته است و تا حدود زیادی متأثر از تفاوت در نوع نگاه دو طرف ماجراست.
پس از استعفای مدیر بیمه مرکزی، دکتر تاجگردون در نامهای به وزیر اقتصاد ضمن تمجید از استعفای مدیر بیمه و انتقاد از پرداختهای خلاف قانون در قسمتی از نامه به این امر اشاره کرده، آنجا که مینویسد:
«همه اهل فن میدانند مدیران بیمه مرکزی تخلفی نکردهاند ولی همه میدانیم هیچ مدیری نباید خلاف عرف تصمیم بگیرد.»
در شباهت دریافتهای فوتبالیستهای حرفهای و مدیران مالی این نکته حائز اهمیت است که چون بازار رقابت در فضای سازمانهای مالی و بیمهای همچون لیگ فوتبال است سازمانهای مالی دولتی از بیم بیانگیزه شدن مدیر و خروج از دولت و پیوستن به بخش خصوصی (داخلی یا خارجی) بهواسطه دستمزدهای بالاتر، خود پیشدستی کرده و دستمزدهای این دسته مدیران را تا حدی بالا میبرند که انگیزهای برای خروج از سازمان نداشته باشند. از دیگر سو مردمی که اطلاعی از قواعد دستمزدهای بازار آزاد ندارند و دستمزدهایشان از حداقل تعیینشده توسط وزارت کار فراتر نمیرود اینچنین متحیر و معترض شدهاند.
البته اگر عموم مردم از میزان دریافتی کارمندان میانی نهادهایی چون شرکت گاز، شرکت نفت، مخابرات یا …مطلع بودند شاید تا به این حد از حقوق مدیران عالی سازمانهای مالی متعجب نمیشدند.
فارغ از حقیقت ماجرای انتشار فیشها آنچه بلاخص برای ما مردمان کهگیلویه و بویراحمد حائز اهمیت است گزینشی بودن انتشار نام افراد در این ماجراست. در میان انتشار فیشهای چندصد میلیونی مدیران بانکها و بیمهها ناگهان نام ۲ نفر از فرزندان کهگیلویه و بویراحمد با ارقام ادعایی چند دهمیلیونی به میان میآید.
کانون نزاع کجاست؟
اگر در سالیان گذشته بهواسطه کار اداری به یکی از وزارت خانهها مراجعه کرده باشید بهوضوح متوجه این موضوع میشدید که در آنجا اثری از لر زبانها نبود. سالهای متمادی محرومیت در حاشیه زاگرس مانع از آن شده بود که لر زبانها بتوانند با طی سلسلهمراتب اداری به مقامات عالیه کشوری صعود کنند. فقدان تشکیلاتی منظم که نقش حمایتی در تصدی مدیریتهای کشوری ایفا کند یکی از عمده علل این محرومیت بود. در این میان چند کوشش محدود مثل ایجاد مسجد یا حسینیه و انجمن هم نتوانست منجر به نتیجهای ملموس شود اما حضور پررنگ غلامرضا تاجگردون در مجلس نهم و نقش مؤثر او در معادلات قدرت و ارتباطات وسیع با نخبگان سیاسی و اقتصادی فرصتی کمنظیر در اختیار لر زبانها قرارداد که تأسیس فراکسیون زاگرس نشینان حول محوریت او تبلور تمام آرزوهای آن سالها بود. فراکسیونی با بیش از ۸۰ عضو فارغ از نگاه سیاسی مرسوم که پس از فراکسیون ولایت و امید تبدیل به سومین بلوک قدرت در تعیین خطمشی عمومی کشور شد. اقدامی که بر بسیاری گران آمد و با تمام توان قصد بر زمین زدن آن را دارند و اتفاقاً اولین قربانی این عداوت خود تاجگردون شد آنجا که به اتهام عدم التزام به دو قطبی اصلاحطلب و اصولگرا نایبرئیسی مجلس دهم در سال اول را از دست داد.
ازآنجهت که ایجاد فراکسیون زاگرس نشینان اولین اعلان رسمی حضور این طیف در سپهر سیاسی ایران هست، موج مخالفتها، توطئه و کارشکنی دامن تمام مدیران برآمده از این خاک در تمام ارکان حاکمیت را خواهد گرفت.
در تازهترین این دسیسهها، عنودان به سراغ کلیدیترین جایگاه تأمین مالی اعتبارات عمرانی سرزمین محروم ما رفتهاند تا کلید گنجهایی که در اصل متعلق به سرزمین ماست (نفت جنوب) و سالها در اختیار دیگران بود را از دست ما درآورند. لازم به توضیح است که سهم اعتبارات استان ما از محل صندوق توسعه ملی در دوره سید صفدر حسینی چندین برابر شده که این افزایش هرچند حق ما بوده اما مخالفین بسیاری دارد.
اما شک ما در خصوص نیت سوء مسببان انتشار فیشهای ادعایی آنگاه به یقین مبدل میشود که حرفهای پراکندهای در خصوص فیش حقوقی سید قاسم حسینی معاون سید صفدر حسینی در صندوق توسعه ملی که در صورت کنار رفتن رئیس بهاحتمالقوی بهجای او منصوب میشود انتشار میابد.
هر چه گمان میرود ماجرای افشای فیشهای ادعایی تلاشی برای ضربه زدن به دولت از سوی افراد خارج از دولت هست نباید شک داشت که ماجرای هجمه به صندوق توسعه ملی توسط افرادی در درون دولت و برای توقف سرازیر شدن اعتبارات به کهگیلویه و بویراحمد و از نخستین پسلرزههای ایجاد فراکسیون زاگرس نشینان است که از قضا دختر سید صفدر حسینی نیز از اعضای جوان و فعال این فراکسیون میباشد.
قطع به یقین ازآنجهت که مدیران صندوق توسعه ملی افرادی پاکدست و سابقه مدیریتهای درخشان در مناصب مختلف مدیریتی را در پشت سر خود دارند، مسببان این بیحرمتی و افتراء کاری از پیش نخواهند برد
مردم سرزمین ما باید بدانند که یحتمل در هفتههای آینده مشکلات مشابهی برای سایر مدیران ملی استان ما در مناصب دیگر به وقوع خواهد پیوست که اینهمه جزء لاینفک رقابتهای سیاسی در هر نظامی است و فارغ از کم و کیف ماجرا آنچه اهمیت دارد این است که ازآنجهت که این بزرگواران در دل امیدآبادی سرزمین خود و بهبود معیشت مردمان دیارشان را دارند شایسته است که مردم ما و فعالین رسانهای نه در جایگاه قضاوت بلکه صرفاً از جایگاه حمایت به واقعه بنگرند.
در روزهای اخیر مستندات جدیدی از فیشهای حقوقی ادعاشده در سال ۹۴ منتشرشده که گویای این مطلب است که دریافتی مدیر صندوق توسعه ملی نه رقم ادعاشده ۵۷ میلیون تومان که در اصل این مبلغ عددی حدود ۱۸ میلیون تومان بوده که با اطلاعات اینجانب از حقوق پارهای از مدیران استانی نیز کمتر است.
در فرصت دیگری به ماهیت و انگیزه انتشاردهندگان این اوراق مبهم و پیشینه و عملکرد ضعیف آنها درگذشته خواهیم پرداخت.
اخبار و سوژه های خبری خود را برای راه ملت ارسال کنید:
ایمیل گروه خبری راه ملت: [email protected]
تماس مستقیم : 09120139712