امروز :شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ساعت : ۱۹:۲۲:۰۶

پایگاه خبری تحلیلی راه ملت
اولین و تنها رسانه کاملا دانشجویی استان کهگیلویه وبویراحمد

اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل

به یاد کاپیتان حجت الله فولاد و ۵۵ مسافر پرواز شماره ی ۳۷۰۴تهران -یاسوج

میزبانانی بی بدیل که دستانشان ، پر از بخشش ِ بی مرز ِ مهرورزی می بود.همان انسانهایی که مهرمندانه و مهرورزانه ، با قلم ، قدم و منزل خویش از قریب و غریب استقبال و پذیرایی نمودند…

راه ملت: روزهای زندگی ، آرام آرام بی هیچ نگرانی و دلهره ای طی می شد . ماه ِ بهمن می رفت تا آخرین رمق ، جلوه و انعکاس ِ خویش را در زیر قدوم ِ گسترده ی اسفندماه پنهان سازد.فصل ، فصل ِزمستان بود ولی برف و باران ِ کمتری احساس می شد. زمین ، زمستانی بهارگونه و خشک را بر تن ِ تشنه و نحیف خویش لمس می نمود . عده ای بهمن را درحال کوچ و تمام شده تصور می کردند و برگ های آخر ِ تقویم ِ سال را برای روزهای پایانی ،بادلخوشی، یکی یکی ورق می زدند.غافل از آنکه بهمن ، آبستن ِ تلخ ترین و سخت ترین حادثه ی جانگداز ِ تاریخ کهگیلویه و بویراحمد خواهد بود. عاقبت ۲۹ بهمن ِ تلخ ، بی حوصله و برفی از راه رسید تا نام خود را برای همیشه به شکلی هراس انگیز در تاریخ ِ زخمهایمان حکاکی نماید…

ساعت فرودگاه ِ مهرآباد به هشت و پنج دقیقه نزدیک می شود.آخرین ملاقات ها و خداحافظی های مسافران بی آنکه بدانند (حضوری ، حقیقی و مجازی ) رقم می خورد.مهماندار خوشرو و خوشگو ، مرحوم بهنام رضایی مقصد پرواز رااعلان و به مسافران سلام و خوش آمدی صمیمانه می گوید.سکوت حاکم می شود.زمان ایستادن نمی داند ،هیچ کدام ازسرنوشت مشترک خویش اطلاعی ندارند.برای آنها ، خانواده ها و دوستانشان فقط یک ساعت انتظار معنا دارد،یک ساعت تا مقصد .انتظاری که هیچ وقت محقق نگردید. انتظاری که بغض تمام ایرانیان رادرسراسرجهان شکست .انتظاری که تمام چشمها را گریاند …هواپیما برفراز آسمان پرواز می کند ، پنجاه دقیقه می گذرد و ……..خدا می داند بعداز پنجاه دقیقه ، چه انتظارها و آرزوها و التماس هایی ، که بی جواب ترک برداشتند….
هیچ خبری از نشستن مخابره نشد سرانجام

دلهره آورترین خبرِ روز ِ ۲۹ بهمن تلخ از صفحه ی تلویزیون ایران پخش گردید…

((هواپیمای ATR تهران -یاسوج متعلق به شرکت آسمان ازصفحه ی رادار خارج شد))

خبر برق آسا در تمام شهرها پیچید.(سقوط) رایج ترین و تکراری ترین واژه ای بودکه بر زبان و لبان ِ خرد و کلان درفضای مجازی و حقیقی انعکاس می یافت .سیل اشک ، ضجه ، فریاد و ناله در تمام گوشه های کشور به آسمان بلند شد .تمام دست ها به نشان دعا بلند شدند .پخش اخبار جعلی ، ضدو نقیض از طریق فضای مجازی گاهی نااگاهانه دامن طبقه ی تحصیلکرده را هم دربرمی گرفت. همه چیز گنگ و مبهم و غم افزا بود . این پراکنده گویی ها و عدم اتاق مدیریت اخبار از جانب ِ اصحاب رسانه نزدیک بود یک بحران تازه ای از آشفتگی و سردرگمی خبری را رقم بزند.هرچند بعضی از رسانه ها و سایت ها از همان اوان با قلم پخته و رسالتمند خویش ، یاریگر ِ اصلی مدیریت بحران استان ، دستگاه های امدادو خدمات رسان در راستای اگاهی بخشی و اطلاع رسانی دقیق می بودند.کارتفحص از آنجایی سهل تر و منسجم تر گردید که درروز سوم حادثه، کار تحقیق و تفحص به تشخیص تیم ستاد بحران ودرراس استاندار محترم و پرتلاش از یال ِ جنوبی دنا (سی سخت) آغاز گردید و جناب مهندس فیلی معاونت محترم عمرانی استاندار به صورت شبانه روز و تمام وقت مسئولیت مستقیم مدیریت بحران را به عهده گرفتند.

حال ، امروز در پس روزهای رفته ی سقوط پر از درد می نگارم : که سقوط اتفاق افتاد و عده ای نیز بی غرض و از سر درد و عاطفه ، احساساتی شدند و بر دنای بی جان تاختند و اسطوره ای بی زبان و بی جان را محکوم کردند…عده ای اندک نیز خلبان ِ نخبه ، ماهر ، باتجربه و جان باخته را مقصر دانستند و بی اطلاع و بی دانش بر قضاوت های پوپولیستی و عامیانه ی خویش ادامه دادند .اما هیچ گاه نخواستند بدانند که مرجع و منبع اصلی صدور مجوز پرواز در یک روز برفی و بارانی چه نهادی و چه دستگاهی و چه شخصی بوده است ؟؟؟؟؟!!!

نیک به یادمان نرفته است که سرکاپیتان مرحوم حجت الله فولاد همان خلبان ممتاز و ماهری است که در سال ۱۳۹۲ بر فراز ارتفاعات همین دنا ، متوجه نقص فنی و از کارافتادن موتورسمت راست هواپیما می شود و در بدترین شرایط سخت و اضطراری ، هواپیما سالم به فرودگاه بازمی گردد….

آری ! سقوط اتفاق افتاد و یکسال گذشت .اکنون دردهای یخ زده ی دنا ، دربرابر گذر ِ تابش ِ آفتاب روزگاران ، نه آب می شوند و نه فراموش می گردند و نه بهبود می یابند…

بنده به عنوان کسی که از نزدیک در تمام مدت امداد و تفحص درجلسات مدیریت بحران استان حضور داشته ام ، در پاسداشت یادِ ان عزیزان ِ سفر کرده می نگارم : که وطنم ، نیکو مردمانی دارد که با رفتار حماسی گونه ی خویش ، در اوج ناامیدی ، امیدت می بخشند.

به راستی از چه کسانی و درکجای تاریخ دنیا ، این همه محبت و مهربانی سر زده است ؟؟؟

فرداهای پس از سقوط ، حماسه ای تسلی بخش و غم زدای در دو یال ِ شمالی و جنوبی دنا رقم خورد.حماسه ای که می باید و می شاید که آن را ماندگارترین و پرافتخارترین کتاب ِ سال نامید‌.کتابی که در سطر به سطرش ، جوهر ِ انسانیت و نوعدوستی انتشار می یافت . بلاشک تاریخ ِ این کشور بسان ِ آموزگاری خاموش ولی عبرت دهنده ، در گذر روزشمار خویش سر بر آسمان دنا می ساید و درود می فرستد بر مردم ِ پادنا ، بیده ، سی سخت که به قول استاد دکترسریع القلم از خورشید و ماه آموخته اند تا دستانشان را جز برای تقسیم کردن بیرون نیاورند.

میزبانانی بی بدیل که دستانشان ، پر از بخشش ِ بی مرز ِ مهرورزی می بود.همان انسانهایی که مهرمندانه و مهرورزانه ، با قلم ، قدم و منزل خویش از قریب و غریب استقبال و پذیرایی نمودند…

آری ! این مردم بخشی از همان ملتی هستند که با وجود اختلافات فکری و کری خوانی های سیاسی و انتخاباتی ، در بزنگاه های و آرمان های ملی و نوعدوستی نکات ِ تشابه و اشتراک وافری دارند.

الهی ! همگان همیشه باشند و بمانند به حس ِ غزل های آسمانی

 

سیدابوتراب دولتخواه

منتشر شده در :2019/02/17 - 11:02|شناسه خبر: 36953 443 بازدید
گزارش خطا:

اخبار و سوژه های خبری خود را برای راه ملت ارسال کنید:

صفحه ارسال خبر - یادداشت

ایمیل گروه خبری راه ملت: News@RaheMellat.ir

تماس مستقیم : 09120139712

نظرات

  1. حسینی گفت:

    چقدر زیبا و چقدر دردمند.نیک فرجام باشیداستاد

  2. س-د گفت:

    درود و هزاران درود بر آقای دولتخواه… قلمت مثل همیشه زیباوتاثیرگذاربرکاغذجولان داد. نوشته های زیبایت مرهمی برزخم هاودردهای یخ زده ی ناشی از سقوط هواپیما بود. زیبا تر آنجا بود که نوشتی ازسخاوت بخشندگی مردم دنا و اطراف آن…. برخلاف باورهای عامیانه ی مردم که دنا این اسطوره ی بی جان را مقصریم دانستند، شما آن را مظهرپایداری این سرزمین دانستید.. سپاس فراوان….

ارسال نظر جدید

  • آخرین اخبار

آخرین اخبار استان

حمایت می کنیم


ساخت انواع وبسایت
بالای صفحه