امروز :شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ساعت : ۰۲:۲۸:۰۲

پایگاه خبری تحلیلی راه ملت
اولین و تنها رسانه کاملا دانشجویی استان کهگیلویه وبویراحمد

اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل

ایران کشور مجردنشین/ ازدواج هایی با طعم معامله!/ چند همسری به نام کمک به کام هوس

روز به روز بر تعداد آمار مجردها در جهان و به تبع آن در ایران افزوده می شود و اکنون دلایل ازدواج دیگر عشق و مهر نیست بلکه انسان را با معیار پول، موقعیت، شغل و…می شناسند و به اصطلاح جوانان آهن پرست شده اند.

راه ملت: به گزارش پایگاه خبری راه ملت از یاسوج، ایران کشوری اسلامی است که براساس تعالیم دینی باید مهد توجه به بنیان خانواده و پیوند مقدس ازدواج باشد اما مسائل اجتماعی و موارد بسیاری موجب بی توجهی جوانان به این امر مهم و افزایش آمار مجردها در ایران شده است.

ازدواج واژه ای شش حرفی با دنیای از زندگی است و از آغاز تاریخ بشریت همواره و براساس آداب و رسوم و مذهب های مختلف برقرار شده است.

این پیوند معمولا و در حالت عادی بین یک زن و یک مرد در قالب یک قرارداد یا صیغه محرمیت برقرار می شود اما با گذشت تاریخ چند همسری که مخالفان و موافقان خاص خود را دارد از اوایل تاریخ در جوامع مختلف پدید آمد و پس از آن و در عصر جدید همجنسبازان نیز در دنیای غرب به پشتوانه قدرت سیاسی برخی از سیاستمداران منفعت طلب سبک جدیدی از ازدواج را در دنیا به نمایش گذاشتند.

*خانواده گمشده عصر امروز

اما گمشده عصر امروز نهاد خانواده است که برای بسیاری از افراد تنها یک واژه نیست بلکه خط قرمز و مرجع اصلی تصمیم گیری حال، آینده و گذشته یک فرد است.

خانواده حکم ستون را در یک جامعه دارد اما اکنون پایه های این ستون نه تنها در جهان بلکه در ایران نیز به لرزه درآمده و هر آن این ستون ها سست تر و غیر قابل درمان می شوند.

*ازدواج سپید ناجی جوانان در کلان شهرها

امروزه سبک جدیدی از ازدواج به نام《ازدواج سفید یا همباشی》 نقش پررنگ تری نسبت به سایر مدل های ازدواج در کلان شهرها را بازی می کند که بازیگران اصلی و بازندگان آن بیشتر دختران و زنان ایرانی هستند زنان و دخترانی که در جستجوی کار و لقمه ای نان راهی تهران و سایر کلان شهرها می شوند و پس از گذر ایام دست از پا درازتر یا به خانه برمی گردند یا تا ابد کسی نام و نشانی از آنها را نه به گوش می شنود و نه به چشم می بیند.

البته بعضی از مردان هم در این ازدواج ها دچار عادت و شکست روحی می شوند که باید به دامان اعتیاد پناه ببرند که نتیجه ای جز نابودی انتظارشان را نمی کشد.

*فقر و بیکاری محرک تجرد

همه می دانیم که فقر، بیکاری، مشکلات روحی، عدم حمایت خانواده و….مهم ترین دلایل تجرد یک فرد است اما بدون شک اگر خانواده مرکز توجه دولت ها در ایران باشد می توان بخش اعظمی از این مشکلات را برطرف کرد؛ همچنین نداشتن فرهنگ گفتگو در بین خانواده معضل و آسیب بزرگی است که موجب می شود فرزند پس از کوچک ترین دعوا و پرخاشگری در محیط خانواده به دامان اجتماع یا گروه دوستان پناه ببرد که در صورت جو محیطی نامناسب و دوستان ناباب این اختلاف ها نه تنها تشدید شده بلکه زمین ناهنجاری های بیشتر و بعدی را فراهم می کند؛ همین فرهنگ گفتگو و نداشتن مهارت های ارتباطی اکنون زندگی زناشویی بسیاری از افراد را تحت تاثیر قرار داده و همواره شاهد ورود مهمان ناخوانده و شخص سومی به کانون خانواده هستیم که این پدیده نامیمون ” خیانت” است که بعضا افراد دلایل خود برای این کارها را مشکلات روحی، عدم تناسب همسر با روحیات وی، مشکلات اقتصادی، مشکلات جنسی و…عنوان می کنند در حالی که می توانستند قبل از تصمیم گیری برای ازدواج مدت ها با فرد مورد نظر به بحث و گفتگو پرداخته و پس از آمد و شد با خانواده وی نسبت به تصمیم گیری درست اقدام کنند اما گاها جو سنتی حاکم بر ایران اجازه چنین برخورد شفافی را نمی دهد و خواستگاری از یک دختر و رفت و آمد بیش از سه بار به معنای پذیرش طرفین است و گاها به خاطر شرم و حیا از پرسش و پاسخ در خصوص مسائل خصوصی تر از جمله روابط جنسی سرباز می زنند و این زنگ خطر برای ایجاد طلاق های رختخوابی در آینده است اما موضوع به این نکته ختم نمی شود و این خیانت ها و ورود شخص سوم به زندگی گاها با شادی کاذبی در دوران کوتاهی همراه بود و بیشترین فردی که آسیب می بیند پس از خود طرفین فرزندی است که میوه یک زندگی بوده و اکنون دچار دوگانگی شده که تصویر و تعریف درستی از خانواده را برایش معنا نمی کند.

*کودکان قربانی خیانت های زناشویی

حال کودک اگر دختر باشد طبیعتا دچار مشکلات روحی خاص و اگر پسر باشد همواره رویای تلخ یک انتقام را با خود به یدک می کشد و ماحصل این زندگی کودکان طلاقی می شوند که بر چهارراه به گل فروشی و مواد فروشی پناه می برند یا در شکل پنهان تر به روال عادی زندگی خود ادامه می دهند ولی همواره این سوال را با خود تکرار می کنند چرا پدر یا مادر من؟!!!

هر فردی به عنوان مادر یا پدر یک حریم و کالبدی برای خانواده خود ترسیم می کند که موزه ای از خاطرات شیرین و تلخ در آن رقم خورده اما گاهی این موزه چراغی برای آیندگان است و گاهی حقیقت تلخی که همیشه از آن فرار می کنند.

اما اکنون و در دنیای امروز فقر موجب سبک های جدید تر از ازدواج شده و یا همان سبک های قدیمی را دوباره زنده کرده، از جمله سبک های زندگی این پیوندها کودک همسری و چند همسری است که این موضوع خود تبعات بسیاری دارد.

*چند همسری به نام کمک‌ به کام هوس

گاها مردان به بهانه کار خیر چند همسری را سرلوحه کار خود قرار داده و در این کار از ائمه اطهار به عنوان الگوی خود یاد می کنند حال آنکه فخر اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) تا بعد از مرگ حضرت خدیجه (س) هیچ زن دیگری اختیار نکرد و پس از آن نیز تنها برای گسترش اسلام، کمک به زنان بیوه در تامین مخارج زندگی و جلوگیری از فحشا به امر مقدس ازدواج اقدام کردند.

اما موضوع چند همسری علاوه بر اینکه موجب شکست روحی،سرشکستگی زنان، بیماری های مقاربتی و…در اجتماع می شود نوعی تبعیض، کینه و عقده در بین فرزندان حاصل از این پیوندها را نیز به وجود می آورد که خود تبعات بیشتری را به دنبال دارد.

کودک همسری نیز در قالب خانواده ای که به بهانه فقر پدر یا عقاید خرافاتی خواستار ازدواج کودکان زیر ۱۵ سال می شوند رشد بیشتری داشته است.

در این سکانس زندگی دختر یا پسری که هنوز به بلوغ فکری و جسمی نرسیده در آینده باید مشکلات بیشتری را پیش رو داشته باشد که از جمله آن بیماری روحی و سقط جنین است حال آنکه همه ما می دانیم مادر بیمار خود مستعد تولد جامعه بیمار در آینده است.

اما یکی دیگر از کانون های آشنایی جوانان پس از نهاد خانوادگی، فامیلی و… جو دانشگاه است که گاها شاهدیم علاوه بر نمونه های مثبت ازدواج که انگشت شمار هستند مسئله عادت موجب انتخابی می شود که سال ها باید تاوان آن اشتباه را شاهد بود؛ بعضا در گذشته این ازدواج ها با عشق و حرارتی همراه بود ولی اکنون به بهانه سواستفاده های جنسی و مالی بیشتر شاهد این وضعیت هستیم.

*جوانان برده های جنسی شوگر ددی و شوگر مامی

اما کشف قرن در دنیای امروز پدیده نوظهور “شوگر ددی و شوگر مامی” است که البته این پیوند نامیمون را در گذشته نیز شاهد بودیم ولی اکنون شرایط بد اقتصادی موجب شده که برخی افراد سودجو و سرمایه دار به بهانه وابستگی مالی جوانان از آنان به عنوان برده جنسی خود استفاده کنند.

اما این برده های جنسی به طمع به دست آوردن مطاع گران بها(ثروت) در دامی افتند که جز خیانت، شکنجه های روحی و تفاخر دروغین در فضاهای مجازی از جمله تصاویری که از سبک زندگی لاکچری خود به نمایش می گذارند ماحصل دیگری ندارد.

*نهادینه سازی فرهنگ گفتگو، تقویت باورهای مذهبی، برگزاری کارگاه های آموزش خانواده و رفع چالش های اقتصادی شاه کلید نجات بحران خانواده

اما یکی دیگر از دلایل کمرنگ شدن نقش خانواده و بهتر است بگوئیم بی توجهی به این کانون گرم ستایش جدایی و برگزاری جشنی به نام “جشن طلاق” است که این سبک نیز نشات گرفته از سبک زندگی غربی و رفاه طلبی ثروتمندان است که به نوعی فخر فروشی کنند و شاید در این بین رسانه ها به ویژه رسانه ملی و جامعه دانشگاهی، روانشناسان، مشاوران، جامع شناسان و …نتوانستند آنطور که باید و شاید برای حفظ این میراث ارزشمند که همان خانواده است تلاش کنند و مدرنیته و مشکلات اجتماعی همیشه گام های بسیاری جلو بوده است اما یک موضوع دیگر که باز هم متوجه قشر مرفه جامع است و تکثر ثروت نوعی بی بندو باری را به این قشر آموزش داده و حضور و ولنگاری برخی از جوانان ایرانی در برخی از شهرهای روسپی پرور کشورهای همسایه زمینه گریز جوانان از ازدواج را بیشتر مهیا می کند البته باید تبیین شود که هدف از ازدواج تنها مسائل جنسی نیست بلکه این موضوع بخش مهمی از یک زندگی زناشویی را شامل می شود اما به خاطر عدم جامع پذیری صحیح و عقده های جنسی برخی افراد گاها این مورد را تنها دلیل افراد برای زیر یک سقف بودن می دانند که می توان با برگزاری دوره های آموزشی مهارت های زندگی پیش از ازدواج از ابتدا نهال یک خانواده را با بذر امید و اطمینان بکاریم و البته می طلبد کارشناسان مذهبی باتلاش برای تقویت باورهای مذهبی در سطح جامعه و همچنین در راس مسئولان کشوری با تدبیر بیشتر تصمیم های بهتری برای فردای و آینده ایران اتخاذ کنند و انتظار می رود اقتصاددانان ایرانی برای سربلندی ایران دست در دست هم با یاری فکری یکدیگر کشتی به گل نشسته اقتصاد کشور را با تاسی از فرمایشات مقام معظم رهبری و نهادینه سازی اقتصاد مقاومتی بار دیگر بر سواحل ثروت به حرکت در آورند تا هیچ پدری شرمنده زن و فرزندانش نباشد و هیچ جوانی متاع جوانی را به قیمت ارزان نفروشد.

((ای که می پرسی نشان عشق چیست
عشق چیزی جز ظهور مهر نیست
عشق یعنی مشکلی آسان کنی
دردی از در مانده ای درمان کنی
در میان این همه غوغا و شر
عشق یعنی کاهش رنج بشر
عشق یعنی گل به جای خار باش
پل به جای این همه دیوار باش
عشق یعنی تشنه ای خود نیز اگر
واگذاری آب را، بر تشنه تر
عشق یعنی دشت گل کاری شده
در کویری چشمه ای جاری شده
عشق یعنی ترش را شیرین کنی
عشق یعنی نیش را نوشین کنی
هر کجا عشق آید و ساکن شود
هر چه نا ممکن بود ، ممکن شود))

《مولانا》

 

سیده زهرا موسوی اصل

خبرنگار پایگاه خبری راه ملت

منتشر شده در :2019/11/19 - 07:11|شناسه خبر: 43801 331 بازدید
گزارش خطا:

اخبار و سوژه های خبری خود را برای راه ملت ارسال کنید:

صفحه ارسال خبر - یادداشت

ایمیل گروه خبری راه ملت: [email protected]

تماس مستقیم : 09120139712

نظرات

ارسال نظر جدید

  • آخرین اخبار

آخرین اخبار استان

حمایت می کنیم


ساخت انواع وبسایت
بالای صفحه