راه ملت، سهیلا محمودی(جامعهشناس)- الگو شدن آدمها، هنرمندان، سوپراستارها، خوانندهها، ورزشکاران و حتی خانوادههای آنها در جامعه ایرانی ما هم چیز خیلی عجیبی نیست. الگو شدن یعنی اینکه یک شخصیت به فراخور مخاطبان و علاقهمندانش در صدر جستوجوها و پیگیریهای مردم قرار بگیرد، اما این الگوشدنها عواقب و دردسرهایی هم دارد… رفتار الگوها، معیار سنجش […]
راه ملت، سهیلا محمودی(جامعهشناس)- الگو شدن آدمها، هنرمندان، سوپراستارها، خوانندهها، ورزشکاران و حتی خانوادههای آنها در جامعه ایرانی ما هم چیز خیلی عجیبی نیست. الگو شدن یعنی اینکه یک شخصیت به فراخور مخاطبان و علاقهمندانش در صدر جستوجوها و پیگیریهای مردم قرار بگیرد، اما این الگوشدنها عواقب و دردسرهایی هم دارد…
رفتار الگوها، معیار سنجش
امروزه بارها میبینیم که مراکز فروش با عنوان اینکه کیف، کفش یا حتی جواهرات تزئینی فلان هنرپیشه را میفروشند مشتری جذب میکنند. این را گفتم تا اول بحث توضیح بدهم که الگو شدن و ستاره بودن تا چه اندازه میتواند به مطرح شدن شخصیتهای خاص در هر زمینهای حتی در عرصه فروش کمک کند.
بحث اصلی من در مورد آسیبهایی است که متأسفانه با مطرح شدن بسیاری از ستارهها و در صدر اخبار قرار گرفتن آنها در جامعه ما ایجاد میشود. بارها برای خودم پیش آمده که از لباس، کفش و حتی آرایش دختری از اعضای خانواده یا فامیل انتقاد کردهام و تنها جوابی که گرفتهام این است «وا! چطور میگی آرایشم بده؟ چرا از مدل کیفم خوشت نمیاد؟ میدونی این مدل لباس رو فلان هنرپیشه در مراسم رد کارپت پوشیده بود؟ دقیقاً مثل همین گوشواره رو زن فلان ورزشکار در مراسم قهرمانی آویزان کرده بود و…»
همه این توصیفها را هم که کنار هم بگذاریم، همه این دلایل را هم که در ذهن تصور کنیم سؤال این است که واقعاً از نظر کدام آدم چنین الگوبرداری منطقی و عاقلانه است؟ کدام دختر، زن، مرد جوان و حتی میانسالی میتواند با اتکا به همین الگوبرداری پول بدهد، لباس بخرد، هزینه کند و آخر بگوید چون فلان هنرپیشه تنش بود من خریدم؟!
رفتار نامتعارف برخی الگوها
الگوبرداری و پیروی کردن تنها به این مرحله ختم نمیشود و متأسفانه حتی نوع و میزان پوشش بسیاری از بانوان ما هم بسته به شرایط این الگوها تغییر میکند. بگذارید واضحتر بگویم تا همه متوجه شوند دقیقاً در این نمونه اشارهام به تیمهای ورزشی است. بعد از قهرمانیهای پی در پی تیم والیبال بزرگترین حجم عکسهایی که در فضای مجازی منتشر میشد عکسهای مربوط به والیبالیستها، همسرانشان، دوستانشان و در موارد بدتر عکسهای مربوط به روابط خانوادگی و دوستانه یا مراسمهای کاملاً خصوصی مثل شب عروسی آنها بود.
فضاهای تخصصی عکس مثل اینستاگرام و جستوجوگر عکس گوگل پرشده بود از عکسهای حال و گذشته این والیبالیستها. اوضاع به این مرحله ختم نشد و بسیاری از همین ورزشکاران هم با موج همراه شدند و عکسهایی از خودشان و همسرشان را منتشر کردند؛ عکسهایی در فضای راحت خانه!
همانطور که قهرمانی این والیبالیستها به مطرح شدن رشته والیبال در بین مردم ختم شد همانطور هم انتشار این عکسها باعث شد فضای جامعهای که روی والیبالیستها زوم کرده بودند هم تغییر کند. عکسهای همسر فلان والیبالیست در بین تلفنهای همراه و فضای مجازی دست به دست چرخید و دختران ما با تأثیری که میگرفتند مثل او لباس میپوشیدند، مثل او آرایش میکردند، موقع عکس گرفتن ژست او را میگرفتند و حتی زمان انتخاب همسر گزینهها را با ورزشکار معروف مقایسه میکردند.
منصفانه اینکه هم از یک طرف خود مردم توان پیروی نکردن از چنین فضا و شخصیتهایی را ندارند و سریع تابعشان میشوند هم متأسفانه ستارههای ما و الگوهای فرهنگی جامعه هم متوجه تأثیرگذاریشان نیستند. مسئول یا متولی امری هم وجود ندارد که برود و از ورزشکار معروف بپرسد «چرا درست زمانی که شما در مرکز توجه مردم هستید بیشتر روی رفتار و روابطتان فکر نمیکنید؟ چرا همان موقعی که مردم به شما به چشم قهرمان نگاه میکنند رفتار شما پهلوانی نیست؟»
رابطهای یکسویه و زیانبار
تصور کنید از یک طرف تأثیرگذاری و مطرح شدن الگوهای اجتماعی و از طرف دیگر تأثیرپذیری مردم از چنین الگوهایی باعث میشود چه فضایی در جامعه شکل بگیرد؟ یک رابطه کاملاً یکطرفه با تأثیرگذاری الگوها بر مردم. در واقع در این رابطه نه تنها هیچ خبری از تأثیرگذاری مردم بر الگوها نیست بلکه این ستارهها هستند که به واسطه مسافرتها و تردد در کشورهای مختلف بسیاری از رفتارهای ناپسند را هم به مردم منتقل میکنند. این معامله دو سر ضرر است و ما اصلاً حواسمان به این چرخه تأثیرات و تغییرات نیست.
الگوها حواسشان باشد
بسیاری از جامعهشناسان تصور میکنند الگوهای داخلی و تأثیرگذاری آنها بسیار کمتر از الگوهای خارجی است که صد در صد با فرهنگ و دین ما مغایرت دارند. این دسته از جامعهشناسان با همین نوع تفکر تمرکزشان را از تأثیرگذاری الگوهای داخلی به تأثیرگذاری الگوهای صرفاً خارجی معطوف کردهاند در حالی که من معتقدم چنین تفکری صد در صد غلط است.
چه بخواهیم و چه نخواهیم حقیقت این است که مردم ما بیشتر از آنکه فلان هنرپیشه امریکای شمالی را بشناسند یا از مراسم عروسی فلان ورزشکار خارجی خبر داشته باشند اسم الگوهای داخلی را میشنوند و دقیقاً به خاطر حس ناسیونالیستیشان بیشتر پیگیر احوالات داخلیها هستند تا خارجیها. اجرای این چرخه و روند جامعه را که کنار هم بگذاریم تازه میفهمیم که حقیقتاً الگوهای داخلی بسیار قویتر و پررنگتر از الگوهای خارجی بر زندگی مردم تأثیر میگذارند.
دقیقاً به همین دلیل است که شما امروز باید انتظار این را داشته باشید که هر لحظه عکس یا فیلمی از یک الگو در سطح جامعه منتشر شود و به تبع این انتشار موجی از مردم که بیشتر حجم آن مربوط به نوجوانان آن هم از جنس دختر است را با خود همراه کند.
ایرانیها همیشه براساس ویژگی خونگرم بودنشان تلاش میکنند با شرایط، تغییرات و حتی افراد پیرامونشان همراه شوند. دلیل تأثیرپذیری از الگوها هم بیشتر به این حس خونگرمی ما بازمیگردد دقیقاً به همین دلیل است که در رده سنی نوجوانان امریکا ما شاهد کمترین تأثیرپذیری هستیم چون امریکاییها سرد و جبههگیر هستند؛ در مقابل هر تغییری گارد میگیرند دقیقاً به همین دلیل نوجوانانشان هم کمتر تأثیر میگیرند.
سخن آخر اینکه هم مردم نباید تابع موج جامعه باشند و با هر مشهور شدنی دیگری را ملاک تغییرات خودشان قرار ندهند، هم الگوها باید حواسشان به رفتار و کردارشان باشد. بهتر است همه آنهاییکه در عرصه هنر، ورزش، موسیقی و حتی سیاست مطرح هستند لحظهای به این فکر کنند که همزمان با مطرح شدن آنها، عکسهای آنها دست به دست میچرخد، مردم از آنها تأثیر میگیرند، بر اساس پوشش آنها لباس میخرند و براساس آرایش آنها صورتشان را میآرایند. حواستان باشد و حواسمان باشد که تأثیر میدهیم و تأثیر میگیرند./پارس
اخبار و سوژه های خبری خود را برای راه ملت ارسال کنید:
ایمیل گروه خبری راه ملت: News@RaheMellat.ir
تماس مستقیم : 09120139712