فوت غلامحسین درویش در ایران سرآغاز فوت بسیاری از هموطنان عزیز مان در ایران بود.
به گزارش راه ملت و به نقل از مهر دنا، ایجاد رفاه و آسایش مردم در هر جامعهای از وظایف مهم دولت به شمار میرود، این مهم در بسترهای متعدد از جمله خدمات عمومی از جمله بهداشت، آموزش، درمان، امنیت، ایجاد بسترهای مهم در زمینه انرژی و آبرسانی و خدمات ارتباطی و سایر زیرساختها محقق میشود.
با عبور جهان از دوران پیش از صنعت و قدم گذاشتن در دنیای مدرن و ظهور و بروز صنایع مختلف بشر به اندیشه ایجاد آسایش در زندگی خود با تکیه بر صنایع فرو رفت و هر روز دامنه استفاده از صنعت در زندگی بشر بیشتر و بیشتر میشود.
از تحقق آرزوی بشر برای برقراری ارتباط از اقصی نقاط دنیا با هم تا پرواز بر فراز زمین و داشتن حمل و نقل زمینی سریع و سیر تا ساخت پرندههای بدون سرنشین تا سفر به فضا و ایده حیات در سیارات دیگر همه با تکیه بر صنعت به بار نشست.
صنعت خودروسازی در دنیا از جمله صنایع مهم، پولساز و دارای طرفداران زیاد است، با آنکه بشر امروزه هیچ چیزی را ناممکن نمیبیند، اما همچنان صنعت خودرو در کشورهای مختلف جهان در حال تلاش برای دلربایی از بشر برای ماندن و نفس کشیدن است.
کشورهای مختلف جهان همواره سعی در خودکفایی در صنعت خودرو را داشته، اما این موضوع سبب نشده تا از ورود خودروهای دیگر کشورها به سرزمین خود ممانعت کنند و دروازه تجارت خودرو در دنیا از پررونق ترین به شمار میرود.
به تاریخچه خودرو در ایران اگر گذری داشته باشیم به نقل از جعفر شهری (نویسنده و پژوهنده تاریخ تهران) اولین بار در آذرماه سال ۱۲۷۹ خورشیدی طی سفر مظفرالدین شاه به اروپا بود که دو اتومبیل با دو شوفر فرانسوی راهی ایران شد.
دو خودروی مذکور بنا به نقلها یکی در مسیر رشت به قزوین خراب و همانجا ماندگار میشود و دونی با هزار زحمت به تهران و کاخ گلستان آورده و گهگاهی شاه از آن استفاده میکند بعد از مظفرالدین شاه محمدعلی شاه فرزندش نیز از این خودرو استفاده کرده تا اینکه در یک روز در هنگام سوار شدن شاه به دلیل عطسه یکی از نزدیکان شاه از خودرو پیاده و سوار بر درشکه میشود و خودرو پیشاپیش آنها حرکت کرد، در همان روز اتومبیل در خیابان باغ وحش (اکباتان امروزی) با هدف کشتن شاه مورد حمله چند بمب دستی قرار گرفت.
در سال ۱۳۳۰ مونتاژ اولین خودرو ها در ایران آغاز شد، در سال ۱۳۳۵ بازرگانی به نام جعفر اخوان نمایندگی شرکت جیپ آمریکا را به دست آورد تا بتواند نسبت به واردات جیپ ویلیز که یادگاری از دوران جنگ جهانی دوم بود، اقدام کند. سه سال بعد، وی کارخانه ای تحت عنوان شرکت بازرگانی جیپ در کیلومتر ۹ جاده مخصوص کرج تاسیس کرد و کار مونتاژ جیپ ویلیز را با نام جیپ شهباز آغاز نمود. سپس وانت سیمرغ نیز به جمع خودروها اضافه شد و کم کم با توجه به وضع راه های کشور، خودروهای دو دیفرانسیل شاسی بلند، طرفداران بسیاری پیدا کرد.
سپس در سال ۱۳۴۱، ایران خودرو آغاز به کار کرد و پس از آن در سال ۱۳۴۴ شرکت تولید اتومبیل سیتروئن باعث رونق خودروسازی در ایران شدند.
غلامحسین درویش معروف به درویش خان که یکی از نامداراترین موسیقی دانان ایران، در عصر رضا شاه بود که به عنوان اولین قربانی تصادف رانندگی در ایران از او یاد می شود.
وی برای بازگشت از محفل موسیقی درشکه ای دو اسبه کرایه کرد و به سمت منزل به راه افتاد. زمانی که این درشکه از خیابان امیریه به سمت شمال پیچید، اتومبیل فوردی از جهت مخالف با آن تصادف کرد و استاد از درشکه به بیرون پرتاب شده و از ناحیه سر به زمین برخورد نمود. وی توسط مردم به بیمارستان نظمیه تهران که بهترین بیمارستان آن زمان بود می رسد اما بعد از ۵ روز، به دلیل ضربه مغزی در سن ۵۴ سالگی فوت نموده و در گورستان ظهیر الدوله به خاک سپرده می شود.
فوت غلامحسین درویش در ایران سرآغاز فوت بسیاری از هموطنان عزیز مان در ایران بود، امروز تعداد ساخت خودروهای ایرانی به بیش از هزاران خودرو میرسد، خودروهایی که از استانداردهای جهانی خالی هستند و بجای کیفیت بالا سازندگان در اندیشه تعداد بالاتر و سود و حسابهای بانکی هستند.
با اینکه امروز از تریبونهای زیادی و از گلوی افراد بسیاری فریاد اعتراضی بیکیفیت بودن خودروهای ایرانی و تبدیل شدن به ارابههای مرگ شنیده میشود، اما انگار قدرت مافیای خودروهای بیکیفیت و لگن در ایران بر هر زور و قدرتی میچربد.
در سال گذشته قریب به ۱۷ هزار هموطن در تصادفات خودرویی به کام مرگ فرو رفته و هزاران خانواده در عزای عزیزان سیاهپوش شدند، اما آنچه در این بین برای کسی اهمیت ندارد، جان انسان است.
مافیای خودرو در ایران آنقدر چاق و چله شده که به راحتی وزیر و وکیل و فرمانده و مسئول معترض را به زیر بکشند و با لگنهای بیکیفیت خود بجای رونق رفاه و آسایش، رونق گورستانها را به مردم و جامعه اهدا کنند.
در اغلب کشورهای دنیا خودروسازان به ازای رو شدن هر عیب و اشکال فنی طی فراخوانهای متعدد ضمن عذرخواهی تقاضای مراجعه برای رفع نقص و حتی تعویض خودرو را میدهند، اما در ایران عذرخواهی و رعایت حقوق مصرف کننده برای سازندگان خودرو پشیزی ارزش ندارد.
ارابههای مرگ وطنی به هیچ هموطنی رحم نمیکنند، ملکه موت شدهاند و برایشان فقیر و دارا، پزشک و مهندس، دانشآموز و دانشجو، پیر و جوان، زن و مرد، کارگر و کارمند، صغیر و کبیر فرقی ندارد، هر وقت ترمزشان برید، ترمز زندگی مردم را میکشند و در جادهها کفنپوش مردم را دو دستی تقدیم غسال و گورکن میکند.
اضافه کردن پلاس به مدلهای معمولی و اس و آر و رنگ کردن قدیمیها به نام و نشان جدید و قالب کردن آنها با تغییر در چراغ و صندلی صندوقدار و بدون صندوق همه داشته و ماحصل خودروهای ایرانی از حرکت همگام با تکنولوژی روز دنیا در صنعت خودرو است.
قیمتهای سرسام آور خودرو در ایران برای لگنپارهها داد مردم را بالا آوردهاست، اما سازندگان خودرو هر روز گردنشان کلفتتر و رفتارشان وقیحتر و قیمتشان بالاتر میرود، اگر چه در نزدیکی گوشمان داعش و دیگر دشمنان غیر منطقی منطقهای و غیر منطقهای به لطف جان برکفان سپاه و ارتش و نیروی انتظامی مرگ ایرانی به یک رویای دستنیافتنی تبدیل شده است، اما همه ناکرده دشمن را خودروسازان ایرانی کرده و حتی کرونا با آنهمه خطر شرمنده گستاخی و قساوت ایرانخودرو و سایپا بود.
حاج توکل آزادی رزمنده، جانباز و فرزند شهید اهل اصفهان که از دوران نوجوانی سربند لبیک به فرمان امام را بر سر بست و در جبهههای حق علیه باطل در رکاب پدر و دیگر رزمندگان خار چشم دشمن بعثی بود و در جنگ و در روزهای سخت به عنوان سرباز حاج قاسم سلیمانی، کنار دیگر دلاوران برای کیان و عزت مسلمانان جان در طبق اخلاص گذاشته، شاید فکرش را نمیکرد که بجای داعش و دیگر دشمنان فرزند دلبندش طعمه ارابههای مرگ وطنی شود و برای همیشه نوای دلنشین اش خاموش و خاطره شود.
تصویر حاج توکل آزادی در دوران دفاع مقدس
در ادامه با حاج توکل آزادی به گپ و گفت مینشینیم:
جانباز ۶۵ درصد، فرزند شهید، ۱۶۰۰ روز سابقه حضور در جبهه، در بخش خدمگذاری به بیتالله الحرام و عتبات و عالیات، به مردم کشور خدمت کردهام.
حاج توکل آزادی که از مدافعان حرم است در کارهای خیریه، تهیه جهیزیه برای زوجهای نیازمند، کمک به نیازمندان در دوره شیوع کرونا و فعالیتهای اقتصادی که بیشتر چاشنی فرهنگی دارند فعال دارد و به گفته خودش سربازی برای نظام و خدمت به مردم کشور را افتخار میداند.
مرحوم حسین آزادی سومین فرزند حاج توکل و آخرین فرزند خانواده هنرمند و خواننده و فارغالتحصیل رشته مهندسی برق و همسرش دکتر سیده مریم بزرگی دکترای فیزیک هستهای با معدل ۱۹ و هفتاد و پنج صدم و استاد دانشگاه بودند، قریب به یکسال و هفت ماه ازدواج کرده بود که شب عید امسال پدر و مادر خانمش از سفر کربلا برگشته بودن و حسین و خانمش جهت پیشواز، که در جاده قم گرمسار در کیلومتر ۶۰ بعد از پلیس راه متاسفانه دچار سانحه تصادف شده و فرزندم حسین و همسرش در این حادثه جان خود را از دست دادند، تاکنون هیچ کارشناسی دلیل منحرف شدن خودرو را اعلام نکرده و کیسه هوای خودرو منفجر شده ولی باز نشده است.
وی میگوید: عوامل اورژانس بیش از یک و ساعت و ده دقیقه بعد از وقوع حادثه در محل حاضر شدهاند و این خود مزید بر علت شده و خونریزی باعث مرگ عزیزان شده است.
تصویر مربوط به خودروی مرحوم حسین آزادی
حاج توکل آزادی گفت: ادعای مسلمانی داریم، اما میبینیم که کشورهای دیگر که بویی از دین نبردهاند مردم سوار بهترین و باکیفیت ترین خودروها میشوند و در اینجا و در نظام جمهوری اسلامی ارابههای مرگ تولید میشود، قراضههایی که ایمنی خاصی ندارند، نه تنها خودروها کیفیت ندارند بلکه جادهها هم استاندارد خاصی ندارد.
به عنوان یک جانباز جنگ تحمیلی به جرات اعلام میکنم که مافیای قدرتمندی وجود دارد که کسی جرأت تقابل با آنها را ندارد.
حاج توکل بغض فرو میدهد و میگوید از خون عزیزانم نخواهم گذشت، از مقامات قضایی، مسئولان دولتی در نظام جمهوری اسلامی تقاضای رسیدگی دارم، در روز قیامت به عنوان کسی که با دردهای مجروحیت جنگ زجر کشیدهام، یقه مسئولان و مسببین این حادثه را خواهم گرفت.
تصویر مربوط به خودروی مرحوم حسین آزادی
حاج توکل داستان ما که از رخسارهاش غم هجران میبارد و با چشمانی که از اشک میزبانی میکنند، گرچه در جبهههای جنگ تحمیلی، همه سختی و دردی را دیده و بدنش جراحات زیادی از حضور در جبهههای مختلف دارد، اما جراحت داغ فرزند مانده بر دلش هر روز تازهتر میشود، تصویر حسین عزیز از جلوی چشمانش کنار نمیرود، این تصویر پردهای شده همگام با نگاههای حاج توکل و اشکی که مدام در پس این پرده بازی میکند.
تصویر مرحوم حسین آزادی خواننده و آهنگساز
میگوید در یکی از عملیاتها وقتی به شدت مجروح شده و زیر تیغ جراحی رفته دست به دامان امام حسین علیهالسلام شده و نذر کرده در صورتی که از تیغ عمل جان سالم ببرد، فرزند دیگری از خدا بخواهد و نامش را حسین بگذارد، بغض گلو فرومینشاند و میگوید چه میدانستم که قرار است خودم از تیر و ترکش دشمن نجات پیدا کنم و فرزندم حسین در جوانی قربانی ارابههای مرگ وطنی شود.
به بغض سرباز کرده حاج توکل میاندیشم، با محاسن سفید و چهرهای کاملا متین و صبور، صبری که انگار هیچ چیزی یارای شکستش را نداشته الی مرگ حسین دلبندش!!!
تصویر حاج توکل آزادی قبل از مرگ فرزند
چند نفر یا بهتر است بگوییم چند هزار نفر و یا چند هزار پدر و مادر مثل حاج توکل در میزبان غم اندوه از دست دادن دلبند خود در بازی کثیف اربابان قدرت با ارابههای مرگ وطنی هستند؟
چند نفر بغض کردهاند و به کلونی غم نشستهاند تا در غم هجران دلبندشان ذره ذره آب شوند!!! آیا همچنان باید برای قدرت گرفتن و پر شدن جیب صاحبان ارابههای مرگ در کشور، جان قربانی داشته باشیم؟!
مافیای قدرت و صاحبان کارخانجات سازنده ارابههای مرگ وطنی را نه من میشناسم و نه خیلی های دیگر، اما میدانم آنقدر گردنشان کلفت است که نقد و توپ و تشر نمایندگان مجلس را پشیزی نمیدانند و آنقدر قَدَر شدهاند که دست کسی به قدشان نمیرسد!!!
حاج توکل که امروز یکی از سربازان میدان جنگ اقتصادی است، کارآفرین برتر در حوزه گردشگری است و در رسته خدمات گردشگری نظیر هتل داری حرفها برای گفتن دارد و موید این ادعا جان گرفتن چندین هتل به دست وی در کشور است، جایی که امروز در اجاره حاج توکل است و هر روز بهتر از دیروز میشود.
شاید نوشتن ما از آنچه بر حاج توکل آزادی گذشته دردی از آوار دردهای این جانباز عزیز کم نکند، شاید صاحبان کارخانجات ارابههای مرگ مطلب ما را نبینند که زحمت خواندن آن را به خود بدهند، اما باید بدانند و بدانیم که امثال حاج توکل جوانی خود را در جبههها نگذراند تا امروز عدهای فرصت طلب به راحتی و در رفاه با تولید محصولات بیکیفیت بنامهای مختلف و در قامت خودرو با جان مردمان این وطن بازی کنند.
تصویر حاج توکل آزادی بعد از مرگ فرزند
در پایان جای یک سئوال خالی است، جنگ بیشتر از ما جان گرفت یا ارابههای مرگ وطنی؟ در جنگ امثال حاج توکل و پدر حاج توکل سینه سپر شدند، در مقابل ارابههای مرگ وطنی چه کسی سینه سپر خواهد کرد؟
انتهای پیام/
اخبار و سوژه های خبری خود را برای راه ملت ارسال کنید:
ایمیل گروه خبری راه ملت: News@RaheMellat.ir
تماس مستقیم : 09120139712